Anarchy Worksآنارشی کار میکند
Ardent Press,2010 - No Copyright-279 pages
از رفیق: پیتر گلدرلوس
Peter Gelderloos
ترجمه از : پیمان پایدار
=============================
فصل سوم
Economy
(الف)?Without wages,what is the incentive to work
بدون دستمزد، چه انگیزه ای برای کار است؟
(ب)?Don't people need bosses and experts
آیا مردم به کارفرمایان و کارشناسان نیازی ندارند؟
(پ)?Who will take out the trash
چه کسی سطل زباله را بیرون میبرد؟
(ت)?Who will take care of the elderly and disabled
چه کسی از سالمندان و معلولان مراقبت میکند ؟
(ث)?How will people get healthcare
مردم چگونه مراقبت های بهداشتی را دریافت میکنند؟
(ج)? What about education
در مورد آموزش و پرورش چطور؟
(چ)?What about technology
در مورد تکنولوژی چطور؟
(خ) ?How will exchange work
تبادل چگونه کار خواهد کرد؟
(د)?What about people who still want a consumerist lifestyle
در مورد افرادی که هنوز شیوه زندگی مصرفی را می خواهند چی ؟
(ذ)What about building and organizing large, spread-out
? infrastructure
در مورد ساخت و سازماندهی بزرگ، پخش و پلای زیرساخت ها چی کار میکنیم ؟
(ر) ?How will cities work
شهرها چگونه کار خواهند کرد؟
(ز)?What about drought,famine,or other catastrophes
در مورد خشکسالی، قحطی، و یا فجایع دیگر چی؟
(ژ) Meeting our needs without keeping count
دستیابی به نیازهای مان بدون حفظ حساب کتاب
****************************************
(ر) ?How will cities work
شهرها چگونه کار خواهند کرد؟
بسیاری
از مردم بر این باورند که یک جامعه آنارشیستی ممکن است در نظریه/تئوری کار
کند، اما دنیای مدرن حاوی موانع زیادی است که از چنین آزادی کامل جلوگیری
می کند. شهرهای بزرگ در میان این مشکلات عمده قلمداد میشوند. شهرهای سرمایه
داری صنعتی یک آشفتگی درهم و برهمی اند از بوروکراسی که ظاهرا تنها توسط
مقامات اداره می شوند. اما نگهداری از یک شهر بزرگ دارای آنچنان رمز و
رازی نیست که میخواهند ما را به آن متقاعد کنند. برخی از بزرگترین شهرهای
جهان عمدتا از زاغه های سازماندهی شده ای(*) بطول
چند کیلومتر هستند. کیفیت زندگی در آنها آنچنان آش دهن سوزی هم نیست، اما
نشان می دهند که در غیاب کارشناسان به همین سادگی سقوط نمی کنند.
self organizing slums(*)
آنارشیست ها تا حدی تجربه نگهداری شهرهای بزرگ را دارند ؛ راه حل همانا در بدست گرفتن سازماندهی زیرساخت هایی شهر توسط کارگران تعمیر و نگهداری- که آنها مسئولش هستند- میباشد،
و محله ها با تشکیل انجمن ها تقریبا تمام تصمیمات دیگر را می توانند در
سطح محلی (جائی که همه می توانند مشارکت کنند) بگیرند. احتمال دارد که
انقلاب آنارشیستی با یک فرآیند شهرنشینی زدائی،همینکه شهرها به اندازه های قابل اداره کننده ای کوچک می شوند،همراه گردد. بسیاری از مردم احتمالا به زمین باز خواهند گشت زیرا کشاورزی صنعتی کاهش یا متوقف، و جایگزینش کشاورزی پایدار و خود کفا (توسعه اکو سیستم های کشاورزی*) ، که می تواند تراکم جمعیت بیشتری را در مناطق روستایی حمایت کند ، خواهد شد.
permaculture(*)
در
چنین دوره ای ممکن است ضرورت داشته باشد که تدابیر جدید اجتماعی را در
اسرع وقت به اجرا بگذرانیم، اما این اولین بار نیست که آنارشیست ها یک
شهرستان یا شهری را از ابتدا ساخته اند. در ماه مه سال 2003، همینکه
فرستادگان هشت کشور صنعتی جهان خودشان را برای نشست 'جی هشت' در 'ای ویان'-
فرانسه(*) آماده میکردند، جنبش
ضد سرمایه داری مجموعه ای از روستاهای متصل بهم را بعنوان پایه و اساس
برای اعتراض و نمونه ای از زندگی جمعی و ضد سرمایه داری را راه اندازی کرد;
و این نام 'و ای ای ای جی' بخود گرفت (روستای آلترناتیو، ضد سرمایه داری و ضد جنگ+). برای مدت زمان بسیج، هزاران نفر در این روستاها زندگی می کردند،غذا،
مسکن، مراقبت از کودکان، فوروم /نشستهای بحث انگیز، رسانه ها و خدمات
حقوقی، و تصمیم گیری های جمعی را سازماندهی کردند. این پروژه به طور گسترده
ای موفقیت آمیز شناخته شد.'و ای ای ای جی' همچنین فرم دوگانه سازمان پیشنهاد شده در بالا را نشان داد."محله های خاص"، هر کدام با کمتر از 200 نفر در اطراف آشپزخانه کومونیته/محلی سازماندهی شدند ، در حالی که خدمات گسترده روستائی - "فضاهای بین - محله ای جمعی/کلکتیو"(**) مانند فضای قانونی و پزشکی - توسط کسانی که این خدمات را ارائه میدادند سازماندهی شده بود. این تجربه در بسیج سال 2005 علیه 'جی هشت' در اسکاتلند تکرار شد، و در سال 2007 در شمال آلمان، زمانی که نزدیک به شش هزار نفر با هم در کمپ 'رده لیش'(*+) زندگی کردند.
(*)"G8" summit in Evian,France / (+)VAAAG(Village Alternatif, Anticapitalist et AntiGuerrers)
(**)"inter- neighborhood collective spaces"/ (*+) Reddelich
این روستاهای اعتراض آمیز در جنبش ضد اتمی نسل قبل آلمان سابقه داشتند. هنگامی که دولت خواستار ساخت مجتمع عظیم ذخیره سازی زباله های هسته ای در 'گورلبن'(*) سال 1977 شد، کشاورزان محلی شروع به اعتراض کردند. در ماه مه 1980
پنج هزار نفر مردم در محل به نصب اردوگاهی اقدام ورزیدند، به ایجاد یک شهر کوچک از درختان قطع شده برای ساخت و ساز و خانه خود را 'جمهوری آزاد وندلند'(+) نام گذاری کردند . آنها گذرنامه خودشان را صادر کردند، برنامه های رادیوئی غیرقانونی و روزنامه های چاپی راه اندازی کردند و بحث های مشترکی را برای تصمیم گیری در مورد نحوه اداره اردوگاه و پاسخ به تجاوز پلیس برگزار کردند. مردم غذا را به اشتراک گذاشتند و در زندگی روزمره خود پول را حذف کردند. یک ماه بعد، هشت هزار پلیس به معترضین که تصمیم گرفته بودند بدون خشونت مقاومت کنند،حمله ور شدند. آنها به طرز وحشیانه
ای، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند وبیرون رانده شدند . تظاهرات بعدی جنبش ضد تهاجمی کمتر تمایل به پاسیفیسم / صلح طلبی داشتند
(+)The Free Republic of Wendland
(53) جورج کاتسیافیکس ، تخریب / درون واژگونی سیاست: جنبش های اجتماعی اتونوم/ مستقل در اروپا و استعمارزدگی زندگی روزمره. اوکلند: ای کی پرس ،
2006، صفحه.84-85
(53) George Katsiaficas,The Subversion of Politics :European Autonomous Social Movements and the Decolonization of Everyday Life. Oakland:AK Press,2006,pp.84-85
در انگلستان، یک جشن سالانه مسافران و هیپی ها که در همگرا بودند به نشانگر انقلاب تابستانی تبدیل به یک منطقه متضاد اصلی فرهنگی مستقل و آزمایش در "کلکتیو آنارشی". در
سال 1972، جشنواره فستیوال 'استون هنج'، مجموعه ای بود که ماه ژوئن تا
انقلاب انقلاب ادامه داشت. بیش از یک جشنواره موسیقی، فضای غیر سلسله
مراتبی برای ایجاد موسیقی، هنر و روابط جدید، و همچنین اکتشاف معنوی و
روانگردان بود. این رویداد و رویداد اجتماعی ضروری در فرهنگ کشتیرانی در
حال رشد انگلستان بود. در سال 1984، سی هزار شرکت کنندگان که ماه را برای یک روستای خود سازماندهی کردند. به گفته یکی از شرکت کنندگان، آنارشیسم بود و آن کار می کرد (54). رژیم تاچر آن را یک تهدید دانست؛ در سال 1985 آنها 14 ساله را ممنوع کردند .فستیوال سالانه 'استون هنج' آزاد، به طرز وحشیانه حمله به صد نفر که آمد به تنظیم آن را در حمله به عنوان میدان نبرد میدان.
(54) جشنواره رایگان استون هنج، 1985-1972.
http://www.ukrockfestivals.com/henge-menu.html
بازدید 8 مه 2008
(54)The Stonehenge Free Festival,1972-1985.
http://www.ukrockfestivals.com/henge-menu.html
این نمونه هایی از اردوگاه های غول پیکر به عنوان حاشیه ای به نظر نمی رسد. صدها میلیون نفر در سراسر کشور
جهان در شهرهای غیر رسمی سازمان یافته زندگی می کند، گاهی اوقات به نام
های شنتیتون یا فاولا شناخته می شود که خود سازماندهی، خودمحور و خودمختاری
هستند. مسائل اجتماعی نوشته شده توسط این فقرات بسیار پیچیده است. میلیون
ها دهاقین سالانه زمین خود را مجبور می کنند و مجبور به حرکت به شهرها
هستند، جایی که ساکنین محله تنها جایگاه خود را دارند، اما بسیاری از مردم
نیز به طور داوطلبانه به شهر می روند تا از مناطق روستایی روستایی سست تر و
زندگی جدیدی بگریزند. بسیاری از سگ ها از مشکلات بهداشتی ناشی از دسترسی
فقیر به آب پاک، مراقبت های بهداشتی و تغذیه برخوردار هستند. با این حال،
بسیاری از این مشکلات به سرمایه داری غیرممکن است به جای ساختار دودمان، به
عنوان ساکنان اغلب در تهیه برای خود، صرفنظر از مصنوعی
منابع محدود.
انعطاف
پذیری خصوصی و آب به طور کلی خیلی گران است و حتی اگر این خدمات عمومی
هستند، مقامات اغلب حاضر به ارائه آن نیستند دسترسی به سکونتگاه های غیر
رسمی. ساکنان شانتینی با برچیدن چاه های خود و دزدی الکتریسیته این مشکل را
برطرف می کنند. مراقبت های پزشکی در جوامع سرمایه داری بسیار حرفه ای
هستند و در عوض برای پول توزیع می شوند نه بر اساس نیاز؛ در نتیجه، پزشکان
به ندرت به طور کامل آموزش دیده در شهرهای فقیر وجود دارد. اما طب سنتی و
شفا دهنده هایی که در حال حاضر هستند، اغلب بر اساس کمک متقابل در دسترس
هستند. دسترسی به غذا نیز به طور مصنوعی محدود شده است، چرا که باغداری در
مقیاس کوچک برای مصرف محلی با تولید مقادیر راوانی محصولات جایگزین جایگزین
شده است، محروم کردن مردم در سرتاسر جهان از غذاهای متنوع و مقرون به صرفه
برای غذای محلی استفاده می کنند. این مشکل در مناطق گرسنگی تشدید می شود؛
زیرا کمک های غذایی از سوی مردم، با توجه به استراتژی های نظامی و اقتصادی،
شامل واردات و نه یارانه برای تولید محلی می شود. اما در داخل شهرک ها،
مواد غذایی موجود در آن اغلب است به جای فروخته شده به اشتراک گذاشته شده
است. یک انسان شناس برآورد کرد که در یک حل و فصل غیر رسمی در غنا، مردم
تقریبا یک سوم از تمام منابع خود را به دست آوردند. این امر کاملا معقول
است. پلیس به ندرت کنترل شهرها را می کند و برخی از نیروهای مسلح لازم است
تا توزیع نابرابر منابع را تامین کنند. به منظور کلمات، کسانی که
ذخیرهمنابع احتمالا دزدیدند. با منابع کمی، امنیت کمی، و هیچ تضمینی از
حقوق مالکیت، مردم می توانند با دادن بخش بزرگی از منابع موجود در آن، بهتر
زندگی کنند. هدیه دادن ثروت اجتماعی آنها را افزایش می دهد: دوستی ها و
روابط دیگر که یک شبکه ایمنی ایجاد می کنند که نمی توانند سرقت شوند.
علاوه بر کمک متقابل، اهداف تمرکززدایی آنارشیستی
، انجمن داوطلبانه، دستیابی به تولید به جای حرفه ای سازی مهارت ها و
خدمات و دموکراسی مستقیم، اصول بسیاری در شهرهای فقیرنشین هست. مهم است که
توجه داشته باشیم که در مناطق رو به زوال ویرانگر محیط زیست، ساکنان ساکن
شهر ساحلی فقط یک درصد از منابع مصرف شده توسط حومه شهر و شهروندان رسمی
شهر را از بین می برند. بعضی از آنها ممکن است دارای اثرات زیست محیطی منفی
باشند؛ در حالی که آنها زباله های بیشتر را تولید می کنند (55).
در جهان بدون سرمایه داری، سکونتگاه های غیر رسمی می توانند پتانسیلی برای
مکان های سالمتر داشته باشند. حتی امروز، آنها افسانه های سرمايه داری را
رد می کنند که شهرها را فقط می توان توسط متخصصان و سازمان مرکزی
سازماندهی کرد، و اینکه مردم فقط در سطح جمعیت امروزی با ادامه دادن خود در تحت کنترل مقامات می توانند، زندگی کنند
(55) ،جورج بریگارد کنجکاو،آنارشی در عصر دایناسورها،کرایم تینگ
.2003، صفحات.120-106.آمار از 'غنا' در صفخه 115
(55)The Curious George Brigade,Anarchy in the Age of Dinosaurs,
Crimethinc.2003,pp.106-120.The statistic from Ghana appears on
page 115
یک نمونه الهام بخش از یک شهر غیر رسمی همانا 'ال التو'(*) ، بولیوی است. 'ال آلتو' نشسته بر بخش بالائی ( التی پلنو+)، فلات مشرف بر لاپاز'(*+) پایتخت. چند دهه پیش 'ال آلتو' فقط یک شهر کوچک بود، اما به دلیل تغییرات اقتصاد جهانی که منجر به بستن معادن و مزارع کوچک شد، تعداد زیادی از مردم به اینجا آمدند. قادر به اقامت در 'لاپاز' نشدن، آنها شهرک های در فلات ساختند، شهر کوچک را به یک منطقه شهری بزرگ با هشتصد و پنجاه هزار ساکن تبدیل کردند. هفتاد درصد از افرادی که در اینجا مشغول به کار هستند زندگی خود را از طریق تجارت خانوادگی در یک اقتصاد غیر رسمی می گذرانند. استفاده از زمین غیرقابل کنترل است و دولت زیربنای کم یا هیچ فراهم میکند: اکثر محله ها نه جاده های آسفالت دارند، نه خدمات جمع آوری زباله و نه لوله کشی داخلی ، هفتاد و پنج درصد جمعیت از بهداشت بی بهره اند و چهل درصد بیسوادند.(56)در مواجهه با این وضعیت، ساکنین شهر غیر رسمی سازماندهی خود را با ایجاد شوراهای محله، یا 'هونتا '، به گام بعدی سوق دادند. اولین 'هونتا' به دهه 50 باز میگردد. در سال 1979 این 'هونتاها' از طریق یک سازمان جدید، فدراسیون شوراهای محله( اف ای جی یو وی ای++)، هماهنگ شدند. در حال حاضر تقریبا شصت صد 'هونتا' در 'ال آلتو' وجود دارد. هونتاها به همسایگان اجازه می دهند تا با جمع آوری منابع برای ایجاد و نگهداری زیرساخت های لازم مانند مدارس، پارک ها و خدمات عمومی اقدام ورزند.
آنها همچنین به حل و فصل اختلافات همت و مجازات هایی را در موارد منازعات و آسیب اجتماعی مورد استفاده قرار می دهند. فدراسیون،' اف ای جی یو وی ای' ، با جمع آوری منابع هونتا ها برای هماهنگ کردن تظاهرات و محاصره ها /بلوک کردنها ساکنین زاغه نشینان را به عنوان یک نیروی اجتماعی می شناسد. تنها در پنج سال اول هزاره جدید، '
اف ای جی یو وی ای'
نقشی پیشرو در ایجاد یک دانشگاه عمومی در ال آلتو، مسدود کردن مالیات های جدید شهرداری و غیر خصوصی کردن خدمات آب ابفا کرد. '
همچنین در جنبش مردمی نقش مهمی را در مجبور کردن دولت مبنی بر ملی کردن منابع طبیعی گاز ایفا نمود.
(*)El Alto / (+)Altiplano / (*+) La Paz / (**) Juntas همپیمانان/ (++) FEJUVE
(56) امیلی آچتنبرگ، "سازماندهی کومونیته/ جامعه و شورش:
شوراهای همسایگی در ال آلتو، بولیوی، "برنامه ریزی مترقیانه / پیشرو،
No.172، تابستان 2007.
(56) Emily Achtenberg," Community Organizing and Rebellion:
Neighborhood Councils in El Alto, Bolivia," Progressive Planning,
No.172,Summer 2007.
هر هونتا معمولا حداقل دو صد نفر را شامل می شود و هر ماه دور هم جمع میگردند و تصمیمات عمومی را از طریق بحث عمومی و اجماع می گیرند. آنها همچنین کمیته ای را انتخاب می کنند که بیشتر دور هم جمع میگردند و نقش اداری ایفا می کند. رهبران احزاب سیاسی، تجار، دلالان املاک و کسانی که با دیکتاتوری همکاری کردند، مجاز به نمایندگی در کمیته نیستند. مردان بیشتر از زنان در این کمیته ها هستند با این حال درصد بیشتری از زنان نقش رهبری در ' اف ای جی یو وی ای' را نسبت به دیگر سازمان های مردمی بولیوی ایفا می کنند.
موازی با سازمان شوراهای محله، سازماندهی زیرساخت ها و فعالیت اقتصادی در اتحادیه ها یا سندیکاها است. برای مثال، فروشندگان دستفروش و
.کارگران حمل و نقل، در اتحادیه های پایه ای خود را سازماندهی می کنند
هم شوراهای محله و هم همتایان آنها در اقتصاد غیر رسمی به پیروی از سازماندهی سنتی جوامع بومی روستایی (اییو *) چه از نظر سرزمین، ساختار
و اصول سازمان پایه گذاری شده است. آنها همچنین انعکاسی از سنت های اتحادیه های معدنچیان رادیکال ، که طی چند دهه پیشرو جنبش رزمنده/میلیتانت کارگری بولیوی بودند، می باشد. با تلفیق/ تکیه بر این تجربیات،
مهاجران 'ال التو' تکثیر یافته ،
پیوند زده و انطباق داده اند کومونیته های قبلی شان را برای تسهیل در
بقای محیط شهری خصمانه. [...] از طریق هونتاهای محله
، 'ال آلتو' به عنوان یک شهر خود ساخته شده توسط شبکه ای از دولت های کوچک (57) مستقل از دولت (مرکزی-م) توسعه یافته است. از دیدگاه رائول زیبچی(+)، سازمان خودمختار کار در بخش غیررسمی، بر اساس بهره وری و روابط خانوادگی به جای رابط سلسله مراتبی صاحب کار با کارگر، این حس توانمندسازی را تقویت می کند: شهروندان می توانند هم خود مدیریتی کنند و هم محیط زیست خود را کنترل (58)
(*) ayllu همان شیوه اقتصاد کمونی : هدیه دادن خدمات و همبستگی
(+)Raul Zibechکتابی محشر پیرامون' ال التو' دارد
(57) اگر چه نویسنده این متن اصطلاح "حکومت" را انتخاب می کند
'مفهوم پایه نباید با آنچه که در غرب حکومت در نظر گرفته می شود برابر باشد. در سنت ' اییو
رهبری یک موقعیت اجتماعی مطلوب یا موقعیت فرمان دادن نیست، بلکه یک نوع خدمت اجتماعی است.
(58) امیلی آچتنبرگ، "سازماندهی جامعه و شورش:
شوراهای همسایگان در 'ال آلتو'، بولیوی، "برنامه ریزی مترقیانه،
No.172، تابستان 2007
(58)Emily Achtenberg," Community Organizing and Rebellion:
Neighborhood Councils in El Alto, Bolivia, "Progressive Planning,
No.172, Summer 2007
شبکه های افقی "بدون رهبری سنتی" همچنین نقش مهمی ایفا می کنند که مکمل ساختارهای رسمی هم در سازماندهی زندگی روزمره و هماهنگی اعتراض، محاصره/بلوکه کردن و مبارزه با دولت است.
اکنون که بولیوی دارای یک رئیس جمهور بومی و دولت مترقی به رهبری 'ام ای اس'، جنبش به سوی سوسیالیسم(*)، است
اف ای جی یو وی ای'در معرض خطرادغام و احیاءی مجدد است که به طور معمول'
جنبش های افقی را خنثی می کند که بطور مشخص از فقدان اهداف و ابزارهای ضد دولتی رنج میبرند . با این حال، در حالی که
از نقض سیاست نئولیبرالی 'اوو مورالس'(+) پشتیبانی می کند، همچنان به 'جنبش به سوی سوسیالیسم' و دولت انتقاد می کند
، و حالا باید دید که آنها تا چه اندازه احیا می گردند.
(*)MAS : Movement towards Socialism / (+) Evo Morales
در آفریقای جنوبی، نمونه های بسیار دیگری از شهرک نشینهای غیررسمی وجود دارد که خود را برای ایجاد زندگی بهتر و مبارزه با سرمایه داری سازماندهی می کنند. جنبش های خاصی از زاغه نشینان در آفریقای جنوبی اغلب در راستای مقاومتی خشونت آمیز متولد شده اند که شکلی از گسترش زندگی مردمی را بخود میگیرد که در خیابان ها باهم ملاقات کرده اند برای جلوگیری تخلیه مستاجران از خانه هایشان یا ادامه در قطع آب و کماکان گردهم آیی هایشان را به منظور ایجاد ساختاری برای مراقبت از بیماران در خانه، دیده بان آتش نشانی، گشت های امنیتی، خدمات دفن و کفن، خدمات آموزشی، باغچه ها، کلکتیوهای دوخت و دوز و توزیع مواد غذایی ادامه میدهند. این موضوع در مورد 'جنبش پایه ای ابهلالی مجوندولو' (*) صدق میکند که در سال 2005 از بلوکه کردن جاده ای به منظور جلوگیری از تخلیه ساکنین شهرک برای توسعه در آماده سازی جام جهانی 2010 به وجود آمد.
(*)Abahlali Mjondolo
شهرک راه سمفونی 'کیپ تاون'/ شهر کیپ (*) یک کومونیته اشغالی از یکصد و بیست و هفت خانواده است که با زور توسط دولت از خانه های قبلی شان بیرون رانده شده بودند ، تلاش دولت برای رسیدن به هدفش تا سال 2020 (تحت اهداف توسعه هزاره+) برای ریشه کن کردن تمام محله های فقیرنشین . دولت برخی از اخراج شدگان از خانه ها را در یک اردوگاه چادر نشین محاصره شده با نگهبانان مسلح و سیم خاردار قرار داده و برخی را نیز در مناطق 'انتقال حمل و نقل'(+*)، که توسط یکی از ساکنین به عنوان "محل گمشده در جهنم" با در صد بالای از جرم و جنایات و تجاوز مکرر به کودکان توصیف گردید.(59 )
(*)Symphony Way settlement of Capetown / (+)Millennium Development Goals
(+*)Transit Relocation Areas
(59) همه نقل قول ها در 'راه سمفونی' از داریا زه له نووا'،(*)در مقاله "مبارزه ضد
تخلیه کومونیته/محله های اشغالی در
آفریقای جنوبی معاصر"، ارائه شده در کنفرانس: "سلسله مراتب و
قدرت در تاریخ تمدن ها"،(+) "در آکادمی علوم روسیه
، مسکو، ژوئن 2009.
(*) Daria Zelenova / (+)
Power in the History of Civilizations
امتناع از مذاکره با احزاب سیاسی بسیار بی اعتماد و یا زندگی در هر کدام از سوراخ های جهنمی ارائه شده رسمی ، خانواده های 'راه سمفونی' تصمیم گرفتند تا به طور غیرقانونی یک منطقه را در امتداد جاده برای ایجاد کومونیته خود اشغال کنند. آنها جامعه خود را هم با انجمنهای جمعی که در آن هر کس مشارکت میکند و هم با درجه بالائی از ابتکار فردی سازماندهی میکنند. برای مثال، رائیس(*)، پرستاری که در 'راه سمفونی' زندگی می کند ، بعنوان معلم در مرکز اجتماعات کومونیته داوطلب است، در کمک به سازماندهی تیم نتبال دخترانه ، تیم فوتبال پسرانه ، گروه طبل زنی ، کمپ روز تعطیلات کودکان، و کمک در زایمان نیز همراهی میکند. کودکان در شهرک جایگاه مهمی دارند و کمیته خود را برای شناسایی مشکلاتی که با آن مواجه هستند را نیز هم. یکی از اعضای کمیته چنین توضیح می دهد: "در کمیته ما مشکلات روزمره خود را حل می کنیم، وقتی بچه ها می جنگند یا چیزی . ما دور هم جمع می شویم و صحبت می کنیم. بچه هایی هم از شهرک های دیگر هستند ، نه تنها از این جاده ". کومونیته چند نژادی و چند مذهبی ه، از جمله، راستافاریان(+)، مسلمانان و مسیحیان، که با یکدیگر همکاری می کنند تا فرهنگ احترام را در میان گروه های مختلف تقویت کنند.
شهرک یک گروه از شبگردهای شبانه برای دلسرد کردن جرایم ضد اجتماعی و خاموش کردن آتشهای بی مراقبتی دارد. ساکنان به یک بازدید کننده آنارشیست روسی گفتند
که آنها در جامعه خود احساس امنیت بیشتری میکنند تا در یکی
اردوگاه های ارائه شده توسط دولت، جایی که جنایت شایع است،
زیرا در 'راه سمفونی'، جامعه برای محافظت از یکدیگر کار می کرد.
رائیس
توضیح داد :
"هنگامی که کسی در معرض خطر است همه هستند، در اینجا."
حس کومونیته ، یکی از دلایلی است که اشغالگران نمی خواهند
، به رغم تهدید خشونت های پلیس،
به اردوگاه دولتی تغییر مکان کنند و با وجود اینکه در اردوگاه ، دولت غذا و آب را به صورت رایگان فراهم می کند. "کومونیته ما قوی است و ما آن را قوی ساخته ایم، زندگی و کار با هم، اما ما یکدیگر را نمی شناختیم
زمانی که برای اولین بار به اینجا آمدیم. این یکسال و نیم همه ما را به یک خانواده بزرگ تبدیل کرد . "
هزاران نمونه از ایجاد شهرها توسط مردم ، زندگی با تراکم زیادی از جمعیت و برآورده کردن نیازهای اساسی خود با منابعی ناچیز، با کمک متقابل و عمل مستقیم وجود دارد. اما در مورد تصویر بزرگتر چی؟ چطور شهرهای پر جمعیت میتوانند بدون تحت انقیاد در آوردن یا استثمار حومه های اطراف خود را تغذیه کنند؟ ممکن است که مطیع کردن مناطق روستایی توسط شهرها در ظهور دولت در هزاران سال پیش نقش داشته باشند . اما شهرها مجبور نیستند آنطور که در حال حاضر هستند، اینقدر ناپایدار باشند. پیتر کروپوتکین، آنارشیست قرن نوزدهم، درباره پدیده ای که امکانات جالبی را برای شهرهای آنارشیست توصیه میکرد نوشت. باغبان های درون و خیلی نزدیک در اطراف شهر پاریس اکثر سبزیجات خود را از طریق کشاورزی فشرده توسط کودهای غنی تهیه می کردند، و همچنین محصولات صنعتی، مانند شیشه برای گلخانه ها، که برای کشاورزان در مناطق روستایی بیش از حد پر هزینه بود . این باغبان های حومه آنقدر نزدیک شهر زندگی می کردند که می توانستند هر هفته محصولات خود را برای فروش در بازارعرضه کنند. توسعه خود به خودی این سیستم باغبانی یکی از الهام گرفتنهای کروپوتکین بود در نوشتن پیرامون شهرهای آنارشیست
در کوبا، کشاورزی صنعتی متمرکز پس از فروپاشی بلوک اتحاد جماهیر شوروی ، که اصلی ترین منبع نفت و ماشین آلات کوبا بود، سقوط کرد
. متعاقبا تنگ کردن تحریم آمریکا فقط
وضعیت را تشدید کرد. به طور متوسط هر کوبائی بیست پوند (هشت و نیم کیلو-م)از دست داد. سریع
، بخش عمده ای از کشور به کشاورزی فشرده شهری در مقیاس کوچک حرکت می کند. از سال 2005 ، نیمی از محصولات تازه مصرف شده دو
میلیون نفر ساکن هاوانا توسط حدودا بیست و دو هزار باغبان های شهری در داخل شهر تولید شده است. (60) مثال پاریس توسط کروپوتکین نشان می دهد که چنین تغییراتی نیز می تواند بدون هدایت دولت رخ دهد.
(60) آکسفام آمریکا، "انقلاب سبز هاوانا"، http://www.oxfamamerica.org/whatwedo/
where_work / comexca / news_publications / art6080.html [view December5،2005]
(60)Oxfam America,"Havana's Green Revolution,"http://www.oxfamamerica.org/whatwedo/
where_work/camexca/news_publications/art6080.html[viewed December5,2005]