Montag, 13. November 2017


 Anarchy Worksآنارشی کار میکند
Ardent Press,2010 - No Copyright-279 pages  
از رفیق: پیتر گلدرلوس
Peter Gelderloos
Anarchy Works - Peter Gelderloos

ترجمه از : پیمان پایدار 

=============================

 فصل چهارم
Environment

هیچ فلسفه ای یا جنبشی برای آزادی نمی تواند ارتباط بین بهره برداری ما از محیط زیست و استثمار ما از یکدیگر را نادیده بگیرد و همچنین نمی تواند تمایلات خودکشی گونه جامعه صنعتی را از نظر دور انگارد. جامعه آزاد باید رابطه ی احترام آمیز و پایداری را با محیط زیست خود بسازد، درک اینکه انسانها به سلامت کل زمین بستگی دارند.

(الف)?What's to stop someone from destroying the environment
چگونه میتوانیم از بین بردن محیط زیست توسط افراد جلوگیری کنیم؟

(ب)What about global environmental problems,like 
?climate change
در مورد مشکلات محیط زیست جهانی، مانند تغییر
 آب و هوا/گرمای محیط زیست چی؟

(پ)The only way to save the planet
تنها راه نجات کره زمین 
================================== 

قسمت سوم و آخر
(پ)The only way to save the planet
تنها راه نجات کره زمین 


وقتی که زمان حفاظت از محیط زیست میرسد، تقریبا هر سیستم اجتماعی از آنچه که اکنون داریم بهتر خواهد بود. سرمایه داری اولین آرایش اجتماعی در تاریخ بشری است که بقای گونه بشری و زندگی ما بر روی زمین را به خطر می اندازد. سرمایه داری انگیزه هایی برای بهره برداری و تخریب طبیعت فراهم می کند و یک جامعه اتمیزه شده که ناتوان از حفاظت از محیط زیست است نیز ایجاد. تحت حاکمیت سرمایه داری، نابودی محیط زیست به معنای واقعی کلمه حق محسوب میشود. حمایت از محیط زیست "موانع تجاری" خوانده میشود؛ وجلوگیری کردن از اینکه کمپانی ای به قطع درختان در زمینی که خریداری کرده اقدام ورزد نقض مالکیت خصوصی و رقابت آزاد بحساب می آید. شرکت ها مجاز به تولید میلیون ها تن پلاستیک هستند، اکثر آن برای بسته بندی کالاهای یکبار مصرف ، با وجود این واقعیت که آنها هیچ برنامه ای برای دفع آن ندارند و حتی هیچ ایده ای راجع به آن چه اتفاق خواهد افتاد؛ پلاستیک تجزیه  نمی شود، بنابراین اقیانوس(ها-م) مملو از زباله های پلاستیکی شده و حتی وارد بدن موجودات دریایی گردیده، و ممکن است میلیون ها سال طول بکشد. برای نجات کرگدن های در معرض خطر از دست شکارچیان، نگهبانان شروع کرده اند به اره کردن شاخ های ارزشمند آنها؛ اما شکارچیان آنها را بهرحال می کشند، زیرا زمانی که آنها منقرض شوند، ارزش چند شاخ باقی مانده کرگدن ها سر بفلک خواهد کشید .

و با وجود همه اینها، دانشگاه ها با گستاخی به دانشجویان تلقین می کنند تا اعتقاد داشته باشند که جامعه کمونی توانایی حفاظت از محیط زیست را به دلیل به اصطلاح فاجعه کمون ندارد. این اسطوره اغلب چنین توضیح داده شده است: تصور کنید یک جامعه از چوپان ها  صاحب چراگاه مشترکی باشند. آنها نفع جمعی میبرند اگر هرکدام تعداد کمتری از گوسفندان را به چراگاه ببرد، زیرا که مرتع بارور می ماند، اما هر یک از آنها به صورت جداگانه بهره مند میشود اگر بیشتر از حد بچراند، زیرا او سهم بیشتری از محصول دریافت می کند 
- بدین ترتیب مالکیت جمعی ظاهرا منجر به تخریب منابع می شود.
 نمونه های تاریخی برای تائید این نظریه به طور کلی از موقعیت های استعماری و پسا استعماری برداشته شده اند، که در آن مردم ستمدیده ، که شکل های سنتی سازماندهی و نظارت شان تضعیف شده اند، بر روی زمین حاشیه ای تجمع کرده اند، با نتایج قابل پیش بینی شده. سناریوی چوپان ها وضعیتی را فرض میکند که در تاریخ بشر بسیار نادر است: یک مجموعه که شامل افراد اتمیزه شده و رقابتی ست ، که برای ثروت شخصی ارزش بیشتری قائل است تا پیوند اجتماعی و سلامت زیست محیطی، و عدم نظم اجتماعی یا سنت های اجتماعی که بتواند استفاده پایدار و مشترک را تضمین کند.

از زمان برخورد یک سیارک("استروید") به کره زمین که موجب نابودی دایناسورها گردید سرمایه داری تا به امروز موجب بزرگترین موج انقراض بر روی زمین شده است . برای جلوگیری از تغییر جهانی آب و هوا از ایجاد فروپاشی کلی زیست محیطی و جلوگیری از آلودگی و بیش از حد جمعیت در کشتار اکثر پستانداران، پرندگان، دوزیستان و زندگی دریایی، باید سرمایه داری را از بین ببریم؛ هر چه زودتر بهتر. انقراضی که موجباتش را انسان فراهم کرده به مدت حداقل یکصد سال است که آشکار گردیده . اثر گلخانه ای تقریبا برای دو دهه است که به طور گسترده ای پذیرفته شده . بهترین کاری که نوآوری مشهور رقابت آزاد مطرح کرده تجارت کربن است، افسونی مضحک . به همین ترتیب، ما نمی توانیم به دولتی جهانی اعتماد کنیم تا سیاره را نجات دهد. نخستین مسئله هر دولت همیشه قدرت خود است و پایه این قدرت را بر روابط اقتصادی ایجاد می کند. نخبگان حاکم باید موقعیت ممتازی را حفظ کنند و این امتیاز بستگی به استثمار افراد و محیط زیست دارد.


جوامع مساوات گرایانه و محلی که با ارتباطات و آگاهی جهانی بهم مرتبط اند، بهترین فرصت برای نجات محیط زیست هستند. اقتصادهای خود كفا، خود دار(برون بی نیاز) تقریبا هیچ اثری از کربن بجا نمیگذارند. آنها به نفت نیاز ندارند تا کالاها را با کشتی وارد کنند و زباله صادر یا به مقدار زیادی برق برای تولید مجتمع های صنعتی برای تولید کالاها برای صادرات . آنها باید بیشتر انرژی خود را از طریق انرژی خورشیدی، باد، سوخت های زیستی، و فن آوری های مشابه تولید کنند، و بیشتر بر روی آنچه که دستی می تواند انجام شود تا با  وسایل الکتریکی تکیه کنند. چنین جوامعی کمتر آلودگی ببار می آورند؛ زیرا انگیزه های کمتری برای تولید انبوه دارند و فاقد ابزار برای تخلیه ("دامپ"(*) کردن: کاری که چینی ها با محصولات بنجل خود به کشورهای فقیر  کرده و جیبشان را پر نیز هم-م) محصولات جانبی خود به سرزمین های دیگر. ما می توانیم به جای فرودگاه های شلوغ / پر تراکم ، بزرگراه ها مسدود شده  با ترافیک و رفت و آمد های طولانی به کار 
دوچرخه ها، اتوبوس ها، قطارهای بین منطقه ای و قایقهای بادبانی را متصور شویم. به همین ترتیب، جمعیت ها از کنترل خارج نخواهند شد، چرا که زنان با قدرتمند شدن باروری خود را مدیریت خواهند کرد و اقتصاد محلی، دسترسی محدود به منابع را نیز فراهم .
Dump(*)
دنیای پایدار محیط زیست باید ضد اقتدارگرا باشد، بنابراین هیچ جامعه ای نخواهد توانست به همسایگانش برای گسترش پایگاه منابع خود حمله کند. و تعاونی، به همین ترتیب جوامع می توانند در دفاع از خود در برابر گروهی که گرایشات توسعه گرایانه امپریالیستی دارند، با هم متحد شوند. مهمتر از همه، نیازمند اخلاق زیست محیطی مشترک میباشند، به طوری که مردم به محیط زیست احترام بگذارند به جای اینکه صرفا به آن بعنوان مواد خامی بنگرند برای بهره وری. ما هم اکنون می توانیم چنین جهانی را بسازیم، با یادگیری از جوامع بومی پایدار محیط زیست ، با خرابکاری/سابوتاژ و شرم آور کردن آلوده کنندگان محیط زیست ، با گسترش عشق به طبیعت و آگاهی از مناطق بیرونی مان و ایجاد پروژه هایی که به ما اجازه می دهند به صورت محلی نیازهایمان را برای غذا، آب و انرژی تامین کنیم.

 
Recommended Reading
کتابهای توصیه شده

Nirmal Sengupts, Managing Common Property: Irrigation in India and The Philippines,New Delhi: Sage,1991.

Winona LaDuke,Recovering the Sacred: The Power of Naming and Claiming,
Cambridge : South End Press,2005.

Han Martin Bang,Ecovillage : A Practical Guide to Sustainable Communities.
Edinburgh: Floris Books,2005.

Heather C Flores,Food Not Lawns : How To Turn Your Yard Into A 
Garden And Your Neighborhood Into A Community.White River Jct.,
Vermont : Chelsea Green,2006.

Jared Diamond,Collapse: How Societies Choose to Fail or Succeed,
New York,Viking,2005.

Murray Bookchin,The Ecology of Freedom:the Emergence and Dissolution
of Hierarchy,Palo Alto,CA; Cheshire Books,1982.

Eli King,ed,Listen: The Story of the People of Taku Wakan Tipi and the
Reroute of Highway 55,or,The Minnehaha Free State,Tucson,
AZ:Ferial Press,2006

Bill Holmgren and David Mollison, Permaculture One: a Perennial Agriculture
for Human Settlements. Sydney:Corgi books,1978




Sonntag, 5. November 2017


 Anarchy Worksآنارشی کار میکند
Ardent Press,2010 - No Copyright-279 pages  
از رفیق: پیتر گلدرلوس
Peter Gelderloos
Anarchy Works - Peter Gelderloos

ترجمه از : پیمان پایدار 

=============================

 فصل چهارم
Environment

هیچ فلسفه ای یا جنبشی برای آزادی نمی تواند ارتباط بین بهره برداری ما از محیط زیست و استثمار ما از یکدیگر را نادیده بگیرد و همچنین نمی تواند تمایلات خودکشی گونه جامعه صنعتی را از نظر دور انگارد. جامعه آزاد باید رابطه ی احترام آمیز و پایداری را با محیط زیست خود بسازد، درک اینکه انسانها به سلامت کل زمین بستگی دارند.

(الف)?What's to stop someone from destroying the environment
چگونه میتوانیم از بین بردن محیط زیست توسط افراد جلوگیری کنیم؟

(ب)What about global environmental problems,like 
?climate change
در مورد مشکلات محیط زیست جهانی، مانند تغییر
 آب و هوا/گرمای محیط زیست چی؟

(پ)The only way to save the planet
تنها راه نجات کره زمین 
================================== 

(ب)What about global environmental problems,like 
?climate change
در مورد مشکلات محیط زیست جهانی، مانند تغییر
 آب و هوا/گرمای محیط زیست چی؟



آنارشیست ها هنوز تجربه برخورد با مشکلات جهانی را ندارند، زیرا موفقیت های ما تا کنون تنها محلی و موقت بوده است. جوامع بی دولت، آنارشیستی، زمانی کل جهان را پوشش میدادند، اما این مدتها پیش از وجود مشکلات جهانی زیست محیطی مانند آنهایی که توسط سرمایه داری ایجاد گردیده بوده. امروزه، بسیاری از اعضای این کومونیته های بومی در خط مقدم مقاومت جهانی علیه تخریب اکولوژیکی ناشی از دولت ها و کمپانی ها قرار دارند.

آنارشیست ها همچنین در سطح جهانی مقاومت را هماهنگی می کنند. آنها تظاهرات بین المللی علیه آلاینده کنندگان عمده و حامیان دولتی شان را سازماندهی می کنند، مانند بسیج در نشست های گروه 8(*) که صدها هزار نفر از ده ها کشور را دور هم جمع کردند تا صدایشان را علیه دولتهایی که بیشتر مسئول گرم شدن کره زمین و دیگر مشکلات هستند را به گوش جهانیان برسانند .در پاسخ به فعالیت جهانی شرکتهای فراملیتی، آنارشیستهای فعال پیرامون محیط زیست، اطلاعات شان را در سطح جهانی به اشتراک میگذارند. به این ترتیب، فعالان در سراسر جهان می توانند اقدامات همزمان علیه شرکت ها را هدف قرار دهند، یک کارخانه آلاینده یا معدن را در یک قاره، فروشگاه های زنجیره ای را در قاره ی دیگر، و دفتر مرکزی بین المللی یا نشست سهامداران را در یک قاره دیگر، هماهنگ کنند.
(*) G8 summitsشامل هشت کشور صنعتی و به اصطلاح پیشرفته جهان

برای مثال، اعتراضات بزرگ، تحریم ها و اعمال خرابکارانه/سابوتاژ طی دهه 80 و 90 قرن بیستم علیه کمپانی نفتی 'شل' با هماهنگی بین مردم نیجریه، اروپا و آمریکای شمالی انجام گردید. جنبش خودمختاران/اتونوم در دانمارک دست به پرتاب چندین بمب آتش زا همزمان به پمپ بنزین های کمپانی 'شل' در سرتاسر کشور در طول تحریم های جهانی زدند تا حمایت شل را از دولت مسئول آپارتاید در .آفریقای جنوبی مجازات کنند. در کشور هلند، گروه مخفیانه ضد اقتدارگرایانه 'را را'(مخفف 'اقدام انقلابی ضد تبعیض نژادی'*) با پویش بمب گذاری های غیر مرگبارانه اش علیه کمپانی شل نقش مهمی را بیرون راندن شل از آفریقای جنوبی ایفا کرد. در سال 1995، زمانی که شل میخواست یک دکل قدیمی نفت را بدرون دریای شمال بی اندازد، مجبور شد این قصد (شوم-م) خود را بخاطر تظاهرات در دانمارک و انگلیس رها کند، اشغال دکل نفتی توسط فعالان "گرین پیس"(+) و یک بمب آتش زا و یک حمله تیراندازی علیه ایستگاه های پمپ بنزین شل در دو شهر مختلف آلمان و همچنین تحریم هایی که باعث کاهش ده درصدی فروش در این کشور شد (67). تلاش هایی مانند این، شبکه های غیر متمرکز جهانی را ایجاد می کنند که می توانند از محیط زیست در آینده آنارشیستی محافظت کنند. اگر ما در لغو سرمایه داری و دولت موفق باشیم، ما نه تنها بزرگترین دشمنان نظام مند محیط زیست را حذف خواهیم کرد بلکه موانع ساختاری ای را که در حال حاضر مانع اقدامات مردم در دفاع از طبیعت می شوند را نیز هم .
 RARA (Revolutionary Anti-Racist Action)(*)
(+) Greenpeace سازمان فعال محیط زیست
(67) رقم 10% و اشاره به دو حمله در آلمان از منبع زیر آمده :
ناتانیل سی. نش، "شرکت های نفتی بخاطر غرق شدن دکل با تحریم مواجه می شوند"
نیویورک تایمز، 1998 ژوئن 17.
Nathaniel C. Nash," Oil Companies Face Boycott Over Sinking of Rig,"
The New York Times, June 17,1995



نمونه های تاریخی از جوامع بدون دولت که به مقیاس بزرگی از مشکلات زیست محیطی جمعی از طریق شبکه های غیرمتمرکز پاسخ می دهند، وجود دارند. هرچند مشکلات جهانی نبودند، فاصله های نسبی که با آن مواجه بودند - اطلاعاتی که با سرعت لاک پشتانه حرکت می کنند - شاید بیشتر از فاصله هایی است که جهان امروز با آن دست و پنجه نرم می کنند، که در آن مردم می توانند بلافاصله با هم ارتباط برقرار کنند حتی اگر آنها در طرف مقابل کره زمین زندگی کنند.

 تونگا(*) یک مجمع الجزایر در اقیانوس آرام است و مردم پولینزی(+) در آنجا مستقر شده اند. قبل از استعمار، یک سیستم سیاسی متمرکز با یک رهبر ارثی داشت، اما این سیستم به مراتب کمتر از یک کشور متمرکز بود و قدرت اجباری رهبر نیز محدود . برای سه هزار و دویست سال، مردم تونگا توانستند شیوه های پایدار را بر روی یک مجمع الجزایر 288 مایل مربعی با ده ها هزار نفر از ساکنین برقرار سازند. (68) هیچ فن آوری ارتباطی وجود نداشت، بنابراین اطلاعات بک کندی منتقل میشد. تونگا خیلی بزرگ است برای اینکه فقط یک کشاورز بتواند به تمام جزایر یا حتی همه ی جزایر بزرگش آگاهی داشته باشد. رهبر به طور سنتی قادر به هدایت و اطمینان از شیوه های پایدار بود نه بخاطر متوسل شدن به زور، بلکه به دلیل داشتن دسترسی به اطلاعات از کل قلمرو همانطور که یک فدراسیون یا مجمع عمومی، اگر ساکنین جزایر به این ترتیب خود را سازماندهی کنند، خواهد داشت. این بستگی به افرادی داشت که جامعه را تشکیل میدادند تا بلکه عملیات خاصی را اجرائی و از ایده پایداری حمایت کنند. 
(*)Tonga (+)Polynesian
(68) جه رد دیاموند، فروپاشی: چگونه جوامع انتخاب میکنند که موفق شوند یا شکست بخورند،
نیویورک: وایکینگ، 2005، ص 277
(68) Jared Diamond,Collapse :How Societies Choose to Fail or Succeed,
New York :Viking,2005,p.277


این واقعیت که جمعیت بزرگی می تواند، بدون رهبری، از محیط زیست به شیوه ای گسترده یا غیرمتمرکز محافظت کند به وضوح توسط ساکنین فوق الذکر کوهپایه های گینه نو(+) نشان داده شده [ رجوع کنید به ' در مورد فن آوری چی؟(*)] . کشاورزی معمولا منجر به جنگل زدایی می شود زیرا زمین  برای مراتع پاکسازی می شود و جنگل زدایی می تواند خاک را نابود کند. بسیاری از جوامع سعی می کنند که از طریق پاکسازی زمین های بیشتر، بهره وری کمتر از زمین را جبران کنند، در نتیجه مشکل را تشدید می کنند. تمدن های متعددی از بین رفتند زیرا آنها خاک خود را از طریق جنگل زدایی نابود کردند. خطر فرسایش خاک در زمین های کوهستانی مانند کوهپایه های گینه نو گسترش می یابد چرا که باران های سنگین می تواند مقادیر زیادی از خزه خاک را از بین ببرد. یک عمل هوشمندانه تر، که کشاورزان در گینه نو آنرا به حد اعلی رساندند، جنگلداری/پرورش جنگل است: ادغام درختان با سایر محصولات، ترکیب باغ، زمین و جنگل برای حفاظت از خاک و ایجاد همزیستی سیکل های شیمیایی بین گیاهان کشت شده مختلف .
(+ )New Guinea highlanders (*)How about technology

مردم مناطق مرتفع تکنیک های ویژه ضد فرسایشی را برای جلوگیری در از دست دادن خاک دره های شیب دار کوهستان هایشان توسعه بخشیدند. هر یک از کشاورزان ممکن است با استفاده از میانبرهایی که در نهایت سبب فرسایش می شود و نسلهای بعدی را از خاک سالم بی نصیب گذارد، مزیت سریعی به دست آورند، با این حال تکنیک های پایدار به طور جهانی در زمان استعمار مورد استفاده قرار گرفتند. تکنیک های ضد فرسایشی با استفاده از ابزار منحصرا جمعی و غیرمتمرکز، گسترش یافته و تقویت می شدند. ساکنین کوهپایه ها به کارشناسان نیاز نداشتند تا این فن آوری های زیست محیطی و باغبانی را بیابند و آنها نیازمند بوروکرات ها نیز نبودند تا اطمینان حاصل کنند که همه از آنها استفاده می کنند. در عوض، آنها به یک فرهنگ متکی بودند که به آزمایش، آزادی فردی، مسئولیت اجتماعی، نظارت جمعی بر زمین و ارتباطات آزاد ارزش میگذارد. توسعه نوآوری مؤثر در یک منطقه به سرعت و آزادانه از دره به دره گسترش یافتند. فاقد تلفن، رادیو و یا اینترنت، و جدا شده توسط کوه های شیب دار، هر کومونیته در دره مانند یک کشور به خودی خود بود. در میان سرزمین های گینه نو به 
صدها زبان متکلم میباشند، از یک کومونیته به کومونیته بعد تغییر می کند. در این دنیای مینیاتوری،هیچ یک از کومونیته ها نمی تواند مطمئن شود کومونیته های دیگر محیط زیست خود را نابود نکنند، اما رویکرد غیر متمرکزشان برای محافظت از محیط زیست کار میکرد. بیش از هزاران سال است که آنها از خاک خود محافظت کرده و از جمعیت میلیون ها نفری از مردم که در چنین تراکم بالائی از جمعیت زندگی می کنند حمایت نموده بطوری که نخستین اروپائیان در پرواز هوائی کشوری را دیدند که به هلند شباهت داشت. 

مدیریت آب در آن زمین پست کشور شمالی در قرنهای دوازده و سیزدهم یک مثال دیگر از راه حل های از پایین به بالا برای حل مشکلات زیست محیطی را فراهم میکند. از آنجا که بخش بزرگی از هلند زیر سطح دریا و تقریبا همه آن در معرض خطر سیل است، کشاورزان همیشه مجبور بوده اند برای حفظ و بهبود سیستم مدیریت آب تلاش کنند. حفاظت در مقابل سیل، یک زیرساخت مشترک بود که به نفع همه بود، حال آنکه همچنین نیازمند این بوده که بخاطر نفع جمعی همگی برای حفظ و نگهداری آن سرمایه گذاری کنند: یک کشاورز تکی با تکیه بر وظایف مدیریت آب نفعی به دست می آورد، اما کل جامعه میبازد اگر سیلی می آمد. این مثال بسیار مهم است زیرا جامعه هلند ارزشهای آنارشیستی مشترک در جوامع بومی را در خود نداشت. این منطقه مدتهای طولانی بود که به مسیحیت گرویده و حامل ارزش های داغان کننده محیط زیستی و سلسله مراتبی شده است؛ برای صدها سال است که تحت کنترل دولت میباشد، هرچند امپراتوری از هم پاشیده شده و در قرون 12 و 13 هلند به طور موثری بی دولت بود. اتوریته /قدرت مرکزی به شکل مقامات کلیسایی، اربابان فئودال و اصناف در هلند و زلاند(*) کماکان قدرتمند ماندند، جائی که سرانجام سرمایه داری در آن آغاز گردید، اما در مناطق شمالی مانند جامعه فریسلند(+) عمدتا غیر متمرکز و افقی بود.
(*) Zeeland /(+) Friesland


در آن زمان،ارتباط میان شهرها که چندین کیلومتر از هم دور بودند- چند روزه سفر- چالش برانگیزتر بود تا ارتباطات جهانی امروزی. با وجود این مشکل جوامع کشاورزی، شهرها و روستاها قادر به ساخت و نگهداری زیرساخت های وسیع برای بازپس گیری زمین از دریا و حفاظت از سیل در میان نوسانات سطح دریا شدند. شوراهای محله با سازماندهی گروه های مشارکتی و یا تقسیم وظایف بین کومونیته ها، به ساختن و نگهداری سد ها، کانال ها، دریچه های تخلیه و سیستم های زهکشی ضروری برای حفاظت از کل جامعه مبادرت ورزیدند؛ "یک رویکرد مشترک بود از پایین به بالا، از کومونیته های محلی، که حفاظت از خود را در اینگونه سازماندهی یافته بودند."(69) سازماندهی افقی خود به خودی حتی نقش مهمی در مناطق فئودالی مانند هلند و زیلند داشت و مورد شک است که مقامات ضعیف که در آن بخش ها وجود داشتند، با توجه به قدرت محدودشان، می توانستند خود کارهای مورد نیاز آبی را مدیریت کنند. هرچند مقامات همیشه از خلاقیت توده ها برای خود اعتبار کسب میکنند(بدیگر زبان به اسم خودشان میگذارند-م)، خود سازماندهی خود بخودی حتی در سایه دولت همچنان ادامه دارد .
(69) H.Van Der Linden,"Even Nieuwe Overheidsinstelling: Het Werschap  1400-1100"  D.P.Blok, Algemene Geschiednis der Nederlanden, deel III. Haarlem: Fibula
van dish:Dishoeck، 1982,P64ترجمه نویسنده