Mittwoch, 19. Juli 2017


 Anarchy Worksآنارشی کار میکند
Ardent Press,2010 - No Copyright-279 pages  
از رفیق: پیتر گلدرلوس
Peter Gelderloos
Anarchy Works - Peter Gelderloos

ترجمه از : پیمان پایدار 

=============================

 فصل سوم
Economy

(الف)?Without wages,what is the incentive to work
بدون دستمزد، چه انگیزه ای برای کار است؟

(ب)?Don't people need bosses and experts
آیا مردم به کارفرمایان و کارشناسان نیازی ندارند؟

(پ)?Who will take out the trash
چه کسی سطل زباله را بیرون میبرد؟

(ت)?Who will take care of the elderly and disabled
چه کسی از سالمندان و معلولان  مراقبت میکند ؟

(ث)?How will people get healthcare
 مردم چگونه مراقبت های بهداشتی را دریافت میکنند؟

(ج)? What about education
 در مورد آموزش و پرورش چطور؟ 

(چ)?What about technology
در مورد تکنولوژی چطور؟

(خ) ?How will exchange work
  تبادل چگونه کار خواهد کرد؟

(د)?What about people who still want a consumerist lifestyle
  در مورد افرادی که هنوز شیوه زندگی مصرفی را می خواهند چی ؟ 

(ذ)What about building and organizing large, spread-out
? infrastructure


 در مورد ساخت و سازماندهی بزرگ، پخش و پلای زیرساخت ها چی کار میکنیم ؟

(ر) ?How will cities work
شهرها چگونه کار خواهند کرد؟

(ز)?What about drought,famine,or other catastrophes

 در مورد خشکسالی، قحطی، و یا فجایع دیگر چی؟

(ژ) Meeting our needs without keeping count

دستیابی به نیازهای مان بدون حفظ حساب کتاب

****************************************

(چ)?What about technology
در مورد تکنولوژی چطور؟

بسیاری از مردم نگران هستند که پیچیدگی فن آوری مدرن امروز و ادغام سطح بالایی از زیرساخت ها و تولید در جامعه امروز، آنارشی را رویای گذشته می کند. 
در واقع، این نگرانی اصلا بی اساس نیست. با این وجود
، آنقدرها پیچیدگی تکنولوژی  نیست که در تقابل است با ایجاد یک جامعه آنارشیست، در مقایسه با این واقعیت که تکنولوژی یک چیز خنثی نیست. همانطور که 'اوری گوردون' آن را ماهرانه خلاصه کرد، توسعه تکنولوژی منافع و نیازهای اعضای حاکم جامعه را بازتاب می دهد، و تکنولوژی دنیای فیزیکی را به گونه ای  تغییر می دهد که قدرت را تقویت می کند و از شورش می کاهد. (44) تصادفی نیست که سلاح های هسته ای و زیرساخت های انرژی نیازمند ایجاد یک سازماندهی مرکزی ست، سازمانی نظامی با امنیت بالا و سازمانهای مدیریت بحران با اختیارات اضطراری و توانایی تعلیق حقوق قانون اساسی ؛ و اینکه بزرگراه های بین ایالتی اجازه استقرار سریع ارتش داخلی را می دهد، حمل و نقل بین قاره ای کالا ها و حمل و نقل شخصی از طریق خود روهای شخصی را تشویق می کند؛ و اینکه کارخانه های جدید نیازمند کارگران غیر متخصص و قابل تعویض هستند که احیانا تا زمان بازنشستگی نمی توانند کارشان را نگه دارند (با این فرض که رئیس حتی بخواهد مزایای بازنشستگی بدهد)، زیرا در ظرف چند سال آسیب های شغلی از قبل وظایف تکراری یا سرعت نا امن خط تولید، آنها را قادر به ادامه دادن نمی کند.
(44)See chapter 5 in Uri Gordon,Anarchy Alive! Anti- authoritarian Politics from Practice to Theory,London: Plato Press,2008
(44) فصل 5 را در 'اوری گوردون'، انارشی زنده است ببینید! سیاست ضد استبدادی ازعمل به تئوری، لندن: پلیتو پرس،2008


یارانه ها و زیرساخت های ارائه شده توسط دولت، اغلب به سمت اختراعاتی میروند که موجب افزایش قدرت دولتی می شود، واغلب به بدبختی هر فرد دیگری میانجامد: 
جت های جنگنده ، سیستم های نظارتی، ساخت هرمی.  حتی خیرخواه ترین اشکال حمایت دولتی برای اختراع، مانند یارانه های دولتی برای تحقیقات پزشکی، در بهترین حالت می توانند به درمان های اختراعی که توسط شرکت ها ثبت می شوند بیانجامند، بدون هیچ دغدغه ای در مورد اینکه مردم می میرند اگر نتوانند هزینه را بپردازند- همانطور که آنها هیچ دغدغه ای ندارند که هزاران حیوان را در مرحله آزمایش شکنجه کرده و بکشند.


 خواسته های آزادی ما را با انتخاب بسیار سنگین تری مواجه میکند تا اینکه صرفا تغییردهیم ساختارهای تصمیم گیریمان را . ما از لحاظ فیزیکی باید بسیاری از جهانی را که در آن زندگی می کنیم از هم جدا کرده و دوباره آن را بسازیم. آزادی، همچنین توازن زیست محیطی سیاره و در نتیجه بقای خود ما ، با انرژی هسته ای ناسازگارست ، وابستگی به سوخت های فسیلی مانند نفت و زغال سنگ، و فرهنگ خود رو که فضای عمومی را از بین می برد و سیستم مبادله ای را ایجاد می کند که در آن اکثر کالاها محلی تولید نمی شوند.



این تحول نیازمند مقدار زیادی از نوآوری میباشد ؛ در نتیجه پرسش مرتبط این میشود که آیا جنبش اجتماعی آنارشیستی و جامعه به اندازه کافی اختراع کننده خواهد بود تا این تحول را انجام دهد؟ من فکر می کنم که پاسخ مثبت/آری ست. هرچه باشد، مفید ترین ابزار در تاریخ بشر، پیش از آنکه دولت و سرمایه داری به به منصه ظهور برسند ، اختراع گردید.



 

گفته می شود که انگیزه سرمایه داری به اصطلاح بازار نوآوری آزاد است، و رقابت در بازار موجب گسترش اختراعات سودمند می شود، که لزوما اختراعات مفید نیستند. رقابت سرمایه داری حکم می کند هر چند سال یکبار که تمام ابزارآلات الکترونیکی قدیمی(*مثل تلفنهای موبایل و 'تبلت' و الی آخر-م) و منسوخ می شوند همینکه جدیدها  اختراع می شوند، بنابراین مردم باید قدیمی ها را دور بریزند و جدیدها را خریداری کنند- با آسیب شدید به محیط زیست به دلیل انقضا برنامه ریزی شده، اختراعات اندکی به نظر می رسد که به خوبی ساخته شده اند و یا از قبل به طور کامل تفکر شده اند، از آنجایی که آنها از ابتدا برای سطل زباله هدایت می شوند.
Gadgets(*) 
  
دکترین مالکیت فکری از گسترش تکنولوژی های مفید جلوگیری می کند و به آنها اجازه می دهد با توجه به آنچه که سود آور است، تحت کنترل یا مهار قرار گیرند. بادمجان دور قاب چینهای سرمایه داری به طور معمول استدلال می کنند که مالکیت  فکری مشوق توسعه تکنولوژی می شود، زیرا به مردم این اطمینان را می دهد، به عنوان انگیزه، که از اختراع خود میتوانند سود ببرند. کدام احمقی چیزی اجتماعی و مفید اختراع خواهد کرد اگر برایش اعتبار منحصر به فردی به ارمغان نیاورد و سودی عایدش نگردد؟ اما زمینه های تکنولوژیکی دنیای ما توسط گروه هایی از افراد توسعه یافتند که اجازه دادند اختراعاتشان آزادانه گسترش یابند و برای آنها اعتباری برای خودشان قائل نشدند - هر چیزی از چکش گرفته تا آلات موسیقی زهی و غلات اهلی شده.

در عمل، خود اقتصاد سرمايه داری تکذیب میکند فرضیاتی را که ربط  میدهد مالکيت فکری را به برانگیختن نوآوری/ابداع. درست مثل هر نوع دیگری از مالکیت، مالکیت فکری معمولا متعلق به کسانی نیست که خود آن را تولید می کنند: بسیاری از اختراعات توسط برده های مزد بگیر در آزمایشگاه هایی تولید میشوند که هیچ  اعتبار و سودی عایدشان نمیکند، زیرا قراردادهایشان 
تصریح می کند که شرکت هایی که برایشان کار میکنند مالکیت ثبت اختراعات را دریافت می کنند.

 بهترین افراد برای توسعه نوآوری های مفید کسانی هستند که به آنها نیاز دارند، و به دولت یا سرمایه داری نیاز ندارند تا به آنها کمک کند تا این کار را انجام دهند. خود آنارشیست ها یک سابقه غنی از اختراع راه حل هایی برای حل مسائل که با آن روبرو هستند، در اختیار دارند. سارقین بانک انارشیست که به عنوان 'باند بونوت'(*) شناخته شده اند، خود روی فرار را اختراع کردند. ماخنو(+)، آنارشیست اوکراینی، اولین کسی بود که مسلسلهای متحرک سطح بالایی را به کار برد- او آنها را بر روی'تاچنکیس'(+*) ،اسبی که چرخهای دستی را میکشد و توسط دهقانان استفاده می شد سوار کرد، با تأثیرات ویران کننده ای بر ضد دشمنان برتر که در تاکتیک های سنتی گرفتار میشدند. در اسپانیای انقلابی، پس از خلع ید کردن مالکین بزرگ ، کلکتیویزه کردن زمین، و آزاد کردن خود از نیاز به تولید یک محصول صادراتی ، کشاورزان سلامت زمین را بهبود بخشیده و خودکفایی خود را از طریق کشت مخلوط افزایش دادند، به طور خاص، افزایش محصولات سایه تحمل در زیر درختان پرتقال. فدراسیون دهقانی لوانت(*+*)، در اسپانیا، یک دانشگاه کشاورزی، و دگر کلکتیوهای کشاورزی یک مرکز برای مطالعه بیماری های درختان را تاسیس کردند.
Bonnot gang(*) / (+) Makhno / (+*) tatchankis
 Peasant Federation of the Levant,in Spain  (*+*) 


در ارتفاعات 'گینه نو'(*)، میلیون ها دهقان در تراکم جمعیت زیاد در شیب تند دره های کوهستانی زندگی می کنند؛ جوامع/کومونیته های آنها بی دولت هستند، بر اساس اجماع، و، تا زمان نسبتا اخیر، به طور کامل بدون تماس با غرب . اگر چه آنها برای نژاد پرستان اروپایی به عنوان بدویان دوران سنگ می ماندند، آنها یکی ازپیچیده ترین سیستمهای کشاورزی در جهان را توسعه داده اند. تکنیک های آنها بسیار دقیق و فراوان که برای یادگیریشان سال ها طول می کشد. دانشمندان معتبرغربی هنوز علت بسیاری از این تکنیک ها را نمی دانند، که ممکن است آنها را به عنوان خرافات، اگر ثابت نشوند که کارمی کنند، رد کنند . برای هفت هزار سال گذشته، ساکنین این ارتفاعات شکل پویائی از کشاورزی پایدار را در واکنش به تأثیرات بر محیط زیست خود به کار گرفته اند که ممکن میبود جوامعی با نوآوری کمترسقوط کنند. روش های آنها عبارتند از اشکال پیچیده ای از آبیاری، حفظ خاک، کشت مخلوط ، و بیشتر. ساکنین این ارتفاعات هیچ فرمانده ای ندارند و تصمیمات خود را در بحث های طولانی مدت در جامعه می گیرند. آنها تمام تکنیک های خود را بدون دولت یا سرمایه داری توسعه داده اند، از طریق نوآوریهای فردی وگروهی، آزادانه از ورای یک جامعه بزرگ و غیرمتمرکزارتباط برقرارمی کنند. (45)
highlands of New Guinea(*) 
(45)The description of the New Guinea highlaners in Jared Diamond's book (Collapse: How Societies Choose to Fail orSucceed,New York,Viking,2005)particularly the portrayal of their curiosity,wit,and humanity,does a great service to dispelling the imagery of so called primitive peoples as grunting apes or noble savages
(45) توصیف ساکنین ارتفاعات در 'گینه نو' در کتاب 'جه رد دیاموند' (فروپاشی: چگونه جوامع  تصمیم میگیرند شکست بخورند یا
پیروز شوند، نیویورک، وایکینگ، 2005) به خصوص تصویری از کنجکاوی، شوخ طبعی و بشریت آنها، کمک بزرگی میکند برای از بین بردن  تصاویر مردمی به اصطلاح اولیه / بدوی به عنوان میمونهای غرغری یا وحشی های نجیب.

بسیاری از غربی ها ممکن است به این ایده که افرادی که از ابزارهای فلزی استفاده نمی کنند بتوانند مدلی از پیچیدگی های تکنولوژیکی را ارائه دهند، طعنه/ریشخند بزننداین بدبینان، با این حال، صرفا گرفتارعقب ماندگی اسطوره و خرافات اروپائی/آمریكائی شده و به این نتیجه رسیده اند كه تکنولوژی چراغهای چشمک زن و ابزارهایی سیم دار هستند. درک دیگری از فناوری همانا سازگاری و انطباق است. با تطبیق مجموعه پیچیده ای از تکنیک هائی که آنها را قادر به پاسخگویی به تمام نیازهای خود بدون از بین بردن محیط زیستشان برای بیش از هفت هزار سال کرده، کشاورزان گینه نو به انجام چیزی دست یافته اند که تمدن غربی حتی هرگز نزدیکش هم نشده است .



 

هنوز هم نمونه های  آنارشیستی برای تحت تاثیر قرار گرفته شدن افرادی که عقلشان به چشم شان است وجود دارد. گسترش اخیر 'فن آوری منبع باز'(*) را در نظر بگیرید. شبکه های غیر متمرکز شامل هزاران نفر که به صورت باز، داوطلبانه کار می کنند، و با همکاری برخی از اشکال بهتر نرم افزار پیچیده ای را ایجاد کرده اند که در آن اقتصاد عصر اطلاعات به آن بستگی دارد. رویکرد معمول شرکت های بزرگ، حفظ مخفیانه منبع یا کد برای نرم افزار خود و ثبت اختراع شده است، اما کد نرم افزار منبع باز به اشتراک گذاشته شده است، بنابراین هر کسی میتواند آن را بررسی و بهبود بخشد. به این ترتیب این معمولا خیلی بهتر و کلا برای حل مشکل راحت تر است.  نرم افزارهای ثبت شده سنتی بیشتر در معرض خرابی و ویروس قرار میگیرند، زیرا تعداد قلیلی  از مغزها میتوانند نقاط ضعف را بررسی کنند و تعداد کمی از متخصصان برای حل مشکلات در دسترس هستند. آن پشتیبانان فنی ای که شما هنگام خرابی سیستم عامل رایانه خود با تلفن با آنها تماس میگیرید نیز کدها را نمی بینند ، و فراتر از عیب یابی کم تنها کاری که میتوانند انجام دهند این است که شما را به یک راه حل جزئی راهنمایی کنند، یا به شما توصیه میکنند که 'دیسک سخت'( بقول فرنگیها: 'هارد درایو'-م) خود را پاک کرده و سیستم عامل را مجددا نصب کنید. بعنوان مثال، استفاده کنندگان مایکروسافت بدون شک با مشکلات مکرر خود آشنا هستند، و طرفداران حفظ حریم خصوصی نیز درباره جاسوسی و همکاری بین شرکتهای فناوری و دولت هشدار می دهند. یک فعال ضد استبدادی(بخوان آنارشیست-م) در ایجاد نرم افزار منبع باز میگوید، "بهترین تبلیغات برای 'لینوکس'(+) مایکروسافت است." 
Linux(+) / (*)Open Source technology
  
 به طور سنتی، بسیاری از 'نرم افزار منبع باز' به خصوص کاربر پسند نبوده است، گر چه معمولا این موضوع به این بستگی دارد ، با احترام قائل شده، که 'منبع باز' در میان یک قشر 'خرده فرهنگی'یانی(*) از کاربران جا افتاده و استفاده کنندگان آن معمولا دانش رایانه ای بسیار بالائی دارند. با این حال، منبع باز و فن آوری مشارکتی به طور پیوسته توسط نرم افزار اختصاصی به طور بی سابقه ای دارند قابل دسترسی می گردند. ویکیپدیا نشانه ای از این است. با شروع در سال 2001، نرم افزار منبع باز لینوکس، ویکیپدیا در حال حاضر بزرگترین دایره المعارف قابل دسترسی در جهان است، با بیش از ده میلیون مقاله در بیش از دویست و پنجاه زبان . به جای اینکه در حیطه منحصر به فرد کارشناسان حقوق بگیر یک  قشر خاصی از 'خرده فرهنگ' یان دانشگاهی باشد، ویکیپدیا توسط همه نوشته میشود. هر کسی می تواند یک مقاله بنویسد یا یک مقاله موجود را ویرایش کند، و با اجازه دادن به این باز بودن و اعتماد، یک انجمنی( بقول فرنگی ها 'فورومی'-م) را برای بررسی فوری/آنی چند نفره فراهم می کند. منافع وسیعتر کومونیته میلیونی ویکیپدیا عملکرد خود تنظیم کنندگی را فراهم می کند، بدین ترتیب خرابکاری-  ویرایشهای نادرست و مقاله های جعلی- به سرعت پاک میشوند، و وجود مسلم (فاکتهای-م) فاقد استناد به چالش کشیده میشوند. مقالات ویکی پدیا خود را با دانشی بسیار وسیعتر و بطور کلی دایره کوچکی از زبدگان( بقول فرنگی ها :الیت-م) به نمایندگی توسط دانشگاه(آکادمیا-م) ارائه / در دسترس قرار میدهند. در یک مطالعه کور، بررسی شده توسط همکاران، آن را به دقیقی دایره المعارف بریتانیکا قضاوت کردند.
 subculture(*) 
مثال آشکار:هیپی های دهه شصت قرن 20م در میان مبارزان ضد جنگ ویتنام در آمریکا به این گروه "خرده فرهنگ"معروف بودند!  
(46)"wikipedia survives research test,"BBC News 15 December 2005 
http:// news.bbc.co.uk/2/hi/technology/4530930.stm (46) "ویکی پیدیا در آزمون تحقیقاتی سرفراز می شود"، اخبار بی بی سی 15 دسامبر 2005 http: // news.bbc.co.uk/2/hi/technology/4530930.stm

Message body

Keine Kommentare: