Donnerstag, 12. Januar 2017


 Anarchy Worksآنارشی کار میکند
Ardent Press,2010 - No Copyright-279 pages  
از رفیق: پیتر گلدرلوس
Peter Gelderloos

Anarchy Works - Peter Gelderloos
ترجمه از : پیمان پایدار 
=============================

Introductionمقدمه
Anarchy would never workآنارشی هیچوقت کار نخواهد کرد(الف)
(ب)آنارشی دقیقا چیه؟ ? What exactly is anarchism
A note on inspirationنوشته ای پیرامون الهام گرفتن(ج)
The tricky topic of representation موضوع  خدعه آمیز نمایندگی(د)

***********************

قسمت پنجم
(د) موضوع  خدعه آمیز نمایندگی
The tricky topic of representation

در بسیاری از موارد(مثالها-م) که ممکن بود، ما به دنبال بازخورد(*) مستقیم از افراد با تجربه شخصی در مبارزات و کومونیته ها شرح داده شده در این کتاب گشتیم. در چند مورد این غیر ممکن بود، با توجه به دوری راه و کمبود وقت . در این موارد ما به طور انحصاری بر منابع کتبی/نوشتاری، که به طور کلی توسط ناظران خارجی ثبت شده است،(به ارائه و نمایش-م) تکیه کردیم. اما اینگونه ارائه (نمایندگی-م) اصلا  یک فرایند خنثی نیست، و ناظران خارجی ارزش ها و تجارب خود را نیز بر روی آنچه که مشاهده میکنند وارد مینمایند. البته، نمایندگی(تمثال-م) یک فعالیت اجتناب ناپذیر در گفتمان بشریست، و علاوه بر این ناظران خارجی می توانند با دیدگاه های جدید و مفیدشان کمک کنند.
feedback(*)




با این حال، جهان ما آنقدرها هم ساده نیست. همینکه تمدن اروپا گسترش یافت و بقیه جهان را تحت سلطه در آورد، ناظرانی را که فرستاد به طور کلی نقشه برداران، مبلغان(میسیونر-م)، نویسندگان و دانشمندان طبقه حاکم بودند. در مقیاس جهانی، این تمدن فقط خودش را برای تفسیر خود و همه فرهنگهای دیگر محق می بیند. نظام های فکری غربی به زور در سراسر جهان گسترش یافتند. جوامع مستعمره قطعه قطعه شده و هم بعنوان برده کار مورد استثمار، و هم بعنوان منابع اقتصادی و سرمایه ایدئولوژیک مورد سوء استفاده قرار گرفته شدند. مردم غیر غربی درغرب بدانگونه ای نشان داده شدند که جهان بینی غربی و حس برتریشان تائید گردد، و توجیه ای شود برای روند پروژه امپریالیستی بعنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر برای خوبی مردمی که به زور متمدن(*) میشدند.
(*)البته رفیق گلدروس این واژه را میباید در گیومه میگذاشت . چرا که، شاید، او نیز - ناخودآگاهانه- برخوردی اروپا محورانه داشته همانطور که (بغلط) کارل مارکس چنین نقشی را برای انگستان در مورد هند قائل شده بود!!

 به عنوان آنارشیست هائی که برای لغو ساختار قدرت مسئول استعمار و بسیاری از غلط کردنهای(*) دیگر تلاش میکنیم، ما خواهان حسن نیت در رویکرد با دیگر فرهنگها هستیم، به منظور یادگیری از آنها، اما اگر دقت نکنیم به راحتی می توانیم به الگوی اروپا محوری عادت کرده ای در بغلطیم که به دستکاری و بهره برداری از این فرهنگ ها برای سرمایه ایدئولوژیک خود می پردازند. در مواردی که نتوانستیم  هیچ کس را از کومونیته برای سئوال کردن پیرامون بررسی و نقد تفسیر خود پیدا کنیم، تلاش کردیم تا قصه گو را در جایگاه گفتن قرار دهیم ، و واژگون گردانیم  وضعیت غیر محسوس/تشخیص او(چه زن و چه مرد) را، تا عمدا به چالش کشانیم اعتبار اطلاعات خود را، و تمثالی را پیشنهاد کنیم که قابل انعطاف و فروتن باشند. ما دقیقا نمی دانیم که چگونه به انجام این تعادل بپردازیم/برسیم ، اما امید ما این است که در روند تلاش مان یاد بگیریم .
 Wrongs (*)


برخی از مردم بومی که ما آنها را بعنوان رفقائی در مبارزه علیه اقتدار می دانیم احساس می کنند که سفید پوستان حق ندارند فرهنگهای بومیان را نمایندگی کنند، و این موقعیت به خصوص توجیه پذیر است با توجه به اینکه برای پانصد سال ، نمایندگی مردم بومی توسط اروپا / آمریکا در خدمت خودشان بوده،استثماری ، و متصل به فرآیندهای نسل کشی و استعمار نیز هم . از سوی دیگر، بخشی از هدف ما در چاپ و نشر این کتاب همانا به چالش کشیدن اروپا محوری تاریخ جنبش آنارشیستی و تشویق خود برای باز بودن به فرهنگ های دیگر نیز . ما نمی توانیم این کار را تنها با ارائه داستانهائی از بی دولت ها از فرهنگ خود انجام دهیم. نویسنده و بسیاری از کسانی که بر روی این کتاب در ظرفیت تحریریه کار کرده اند  سفید پوست هستند، و جای تعجب نیست که آنچه ما مینویسم بازتابهای پس زمینه ما است. در واقع، پرسش اصلی ای که این کتاب به دنبال پاسخ دادن به آن است ، اینکه آیا آنارشی میتواند کار کند، بنظر میرسد خود اروپا محوری باشد. تنها مردمی که حافظه گذشته بدون دولت خود را محو کرده اند می توانند از خود بپرسند که آیا آنها  به دولت نیازمندند. ما تشخیص می دهیم که هر کس این نقطه کور تاریخی را سهیم نمیباشد و آنچه را که ما در اینجا منتشر میکنیم ممکن است برای مردمی با دیگر پس زمینه ها مفید نباشد. اما ما امیدواریم که با گفتن داستانهائی از فرهنگ ها و مبارزات جوامع دیگر، بتوانیم به اصلاح اروپا محوری که مختص برخی از کومونیته های ماست پرداخته و به متحدان بهتر، و شنوندگان بهتری تبدیل شویم، هر زمان که مردم فرهنگ های دیگر انتخاب کنند که به ما داستانهای خودشان را بگویند.
فردی که این متن را خواند به ما اشاره کرد که روابط متقابل/معامله بمثل یک ارزش اساسی از جهان بینی بومی است. سئوالی را که او مطرح کرد این بود، اگر آنارشیستها که عمدتا اروپائی / آمریکائی هستند از جوامع بومی یا دیگر جوامع ، فرهنگ ها و ملت ها، درس بگیرند ما در مقابل به آنها چه ارائه خواهیم داد؟ من امیدوارم هر جا که ممکن است، ما همبستگی خویش را ارائه کنیم - مبارزه را  گسترش داده و از دگر مردم هائی که علیه قدرت مبارزه می کنند بدون آنکه خود را آنارشیست بخوانند حمایت کنیم. هر چه باشد، اگر برخی جوامع دیگر بما الهام بخش  بوده اند،آیا نباید بیشتربرسمیت شناخته و به مبارزات مداومشان کمک  کنیم؟



کتاب 'لیندا توهی وا اسمیت'
، استعمارزدائی روش ها: پژوهش و مردمان بومی (لندن: سری کتابهای زد، 1999) دیدگاه مهمی در برخی از این تم ها ارائه می دهد  .
Linda Tuhiwai Smith: Decolonizing Methodologies : Research and Indigenous Peoples(London: Zed Books,1999)
کتابهای توصیه شده
 .Errico Malatesta, At the Cafe: Conversations on Anarchism, London : Freedom Press,2005
The Dark Collective, Quiet Rumours : An Anarcha-Feminist Reader.Oakland: Ak Press,2002
CrimethInc, Days of War, Nights of Love.CrimethInc,2002
Daniel Guerin, Anarchism: From Theory to Practice.New York:Montly Review,1996  
bell hooks, Ain't I a Woman? Black women and feminism.Boston:South End Press,1981
Mitchell Verter and Chaz Bufe,eds. Dreams of Freedom: A Ricardo Flores Magon Reader
Oakland: Ak Press,2005
Derrick Jensen, A Culture of Make Believe.White River Junction,Vermont:Chelsea Green,2004
 Vine Deloria, Jr. Custer Died for Your Sins:an Indian Manifesto.New York:Macmillan,1969 
Ward Churchill,From a Native Son: Selected Essays on Indigenism 1985-1995, Cambridge: South End Press,1999; or his interview on Indigenism and Anarchism in the journal Upping
the Anti  

Keine Kommentare: