Mittwoch, 11. Juli 2018


 Anarchy Worksآنارشی کار میکند
Ardent Press,2010 - No Copyright-279 pages  
از رفیق: پیتر گلدرلوس
Peter Gelderloos

Anarchy Works - Peter Gelderloos

ترجمه از : پیمان پایدار 

=============================
فصل هفتم

Neighboring Societies جوامع همسایه 
(1)Could an anarchist society defend itself from an authoritarian neighbor?
(1) آیا یک جامعه آنارشیستی میتواند از خود در مقابل همسایه اقتدارگرا  دفاع کند؟

 (2)What will we do about societies that remain very patriarchal, or racist?

(2) ما در مورد جوامعی که بسیار پدرسالارانه یا نژادپرست باقی می مانند، چه خواهیم کرد؟
  (3) What will prevent constant warfare and feuding?

 (3) چگونه میتوان جلوی جنگ  مداوم و دشمنی را گرفت ؟

 (4)Network not borders. 
(4) آری به شبکه و نه به مرزها 
------------------------------------------
 (4)Network not borders. 
(4) آری به شبکه و نه به مرزها


همینکه ملت - دولت ها در طی چند صد سال در اروپا تکامل یافتند، دولت ها برای ایجاد حسی مشترک از جامعه بر اساس زبان، فرهنگ، و تاریخ، سخت تلاش کردند. همه آنها  یکدیگر با
 
حکومت مشترک 
ترکیب شده بودند
. به این ترتیب ، این جامعه جعلی 
موارد ذیل را آسانتر میکند: پرورش هویت وفاداری به مقامات مرکزی، تضعیف منافع  
بین طبقه های پایین تر و نخبگان و قرار دادن آنها به عنوان گروهی همگون ، و مغشوش کردن ایده خوشبختی یا افتخار حاکمان با خوشبختی مشترک برای همه ؛ همچنین ایجاد فاصله روانی بین فقرا ، کشتن  مردم فقیر یک کشور توسط مردم فقیر در کشور دیگر .

در بازبینی، این مفهوم که ملت - دولت ها بر اساس فرهنگ و تاریخ مشترکی بنا شده اند  تقلبی بیش نیست. برای مثال، اسپانیا خود را با اخراج مسلمانان مراکش ("مورها"-م) و یهودیان ساخته است. حتی جدا از این، بدون گرانش مرکزی تولید شده توسط دولت، اسپانیا وجود نمی داشت. یک زبان اسپانیائی واحد وجود ندارد، بلکه حداقل 
پنج تا: کاتالان، ایسوکرا، گه یه گو، کستین، و گویش عربی که در مراکش و آنده لوسیا(*) توسعه یافته است. اگر هر یک از این زبانها به دقت بررسی شود، شکاف بیشتری ظاهر خواهد شد. والنسیایی ها
(+) ممکن است بگویند، بدرستی
، که زبان آنها مشابه کاتالان نیست، اما اگر مسند دولت را 
در بارسلونا قرار دهید، شما همان سرکوب والنسیایی ها را خواهید دید که 
دولت اسپانیا علیه کاتالان به کار می برد.
(*)
Catalan,Euskers,Gallego,Castillian,and the dialect of Arabic developed in Morocco and Andalucia /  
(+)
Valencian


بدون همگون سازی اجباری ملت- دولت ها، حتی تنوع بیشتری وجود خواهد داشت، زیرا زبان ها و فرهنگ ها در حال تکامل و ترکیب با یکدیگر 
هستند. مرزها مانع گسترش فرهنگی می شوند، و به این ترتیب تعارض را از طریق رسمی کردن مشابهت ها  و تفاوت ها ترویج می دهند. مرزها از مردم محافظت نمی کنند، آنها وسیله ای هستند که دولت ها از دارائی های خود،  که شامل ما می شود، حفاظت میکنند. زمانی که مرزها در جنگ تغییر می کنند، دولت پیروز پیشرفت کرده ، ادعای خود را به قلمرو، منابع و سوژه های جدید میافزاید. ما غارت شدگان،  علف های هرز بالقوه/ گوشت دم توپ، مالیات دهندگان و کارگران هستیم و مرزها دیوارهای زندان ما هستند.

حتی بدون مرزها، گاهی ممکن است تفاوت های روشنی در راه های سازماندهی جوامع وجود داشته باشد، برای مثال، ممکن است تلاشی برای غلبه بر همسایه یا حفظ ستم بر زنان صورت بگیرد. اما جوامع غير متمرکز، بدون مرز هنوز هم می توانند از تجاوز به خود دفاع کنند. یک جامعه/کومونیته با معنای روشنی از خود مختاری، نیاز به دیدن مهاجمی ندارد که از خطی خیالی عبور میکند تا متوجه تهاجمی شود. مردمی که برای آزادی خود و خانه هایشان به شدت مبارزه می کنند، قادر به سازماندهی خود به خودی هستند. اگر دولت هائی وجود نداشته باشند که بودجه نیروهای نظامی را تامین کنند، آنهائی که در پویش های دفاعی میجنگند معمولا از این مزیت برخوردار می باشند، بنابراین برای حمله ارزشی قائل نمی شوند .هنگامی که کشورهای اروپائی بقیه جهان را فتح کردند، از مزایای مشخصی، از قبیل تراکم بی سابقه جمعیت و فن آوری ای که قربانیان آنها تا به حال هرگز ندیده  بودند، برخوردار بودند. این مزایا در یک لحظه تاریخی مشخص وجود داشت و آنها دیگر مناسب نیستند. ارتباطات در حال حاضر جهانی است، تراکم جمعیت و مقاومت در برابر بیماری ها به طور مساوی توزیع شده اند و سلاح های مورد نیاز برای پیشبرد جنگ دفاعی موثر علیه تکنولوژی پیشرفته ارتش ها - اسلحه ها و مواد منفجره- در اکثر نقاط جهان موجود هستند و می توانند در هر کشوری تولید شوند . در آینده ای بدون دولت، جوامع تهاجمی در شرایط نامساعدی خواهند بود.
 

آنارشیست ها، امروزه، با ایجاد شبکه های جهانی، تضعیف ناسیونالیسم، و مبارزه در همبستگی با مهاجران که همگن
(*) بودن ملت - دولت ها را نابود می کند، مرزها را از بین می برند. مردم ساکن در مرزها می توانند با یاری رساندن به مهاجران از طریق عبورغیر قانونی از مرزها یا حمایت از افرادی که به طور غیر قانونی عبور می کنند، یادگیری زبانی را که در طرف دیگر صحبت میکنند و ایجاد کومونیته هائی که در راستای مرز قرار دارند، همت ورزند. مردم دورتر از مرزهای داخلی می توانند با خاتمه دادن به وفاداری خود به فرهنگ متمرکز، فرهنگ همگن و توسعه فرهنگ
مردم ساکن در مرزها می توانند با یاری رساندن به مهاجرین از طریق عبورغیر قانونی از مرزها یا حمایت از افرادی که به طور غیر قانونی عبور می کنند، یادگیری زبانی را که در طرف دیگر صحبت میکنند و ایجاد کومونیته هائی که در راستای مرز قرار دارند، کمک کنند.محلی، با استقبال از مهاجران در جوامع خود، و گسترش آگاهی و همبستگی با مبارزات دیگران در جهان کمک کنند.
(*)homogeneity
 =========================
کتابهای توصیه شده

Harold Barclay,People without Governments:An Anthropology of Anarchy,
London:Kahn and Averill,1982

Starhawk,The Fifth Scared Thing,New York,Bantam,1993.

Stephen Arthur," 'Where License Reigns With All Impunity:'An Anarchist Study
of the Rotinonshon:ni Polity," Northeastern Anarchist No.12,Winter 2007
http:// nefac.net/anarchiststudyofiroquois#greatpeace

Keine Kommentare: