Mittwoch, 17. August 2016

آزاد شدن: ساختن انجمنهای دموکراتیک خودمختار / اوتونوم  محله ها

نوشته رفیق : جیمز هرود
Getting Free
Creating Association of Democratic 
Autonomous Neighborhood
James Herod
این کتاب را بزبان انگلیسی در صفحه ذیل بخوانید
http:// www.jamesherod.info 
*********************
ترجمه از : پیمان پایدار
=======================
فصل یازدهم
Some Comments on the Literature
برخی از نظرات پیرامون نوشتجات / ادبیات (غیر مستبدانه موجود در جنبش-م)
(در 9 قسمت)
*************************

(5) Utopistic : Immanuel Wallerstein
اتوپیستیکس (مدینه فاضله / آرمانشهر والرستاینی-م) : امانوئل والرستاین 



در کتاب جدید خود ' اتوپیستیکس : یا انتخابهای تاریخی قرن بیست و یکم '
(نیویورک: مطبوعات جدید،1998، 93صفحه*) والرستاین یکسری پیشنهادات متواضعی را برای جهان اجتماعی متفاوت ارائه می دهد. والرستاین به ابداع واژه اتوپیستیکس دست میزند زیرا او می خواهد ما به یاد داشته باشیم که قصد او ارائه طرح آرمانشهر نمیباشد :
 
 اتوپیستیکس ارزیابی جدی از جایگزین های تاریخی ست، 
 تمرین کردن در قضاوتمان از برای خرد ذاتی/واقعی در آلترناتیو 
  سیستم های ممکن تاریخی. نمادی هوشیارانه ، منطقی، و ارزیابی 
 واقع بینانه از سیستم های اجتماعی انسانیست ، محدودیتها در آنچه 
 که می تواند باشد، و مناطقی باز برای خلاقیت انسان. نه چهره
کامل اجتناب ناپذیر) آینده، اما چهره یک جایگزین، با 
اعتباری بهتر، و از لحاظ تاریخی ممکن (اما به دور از قطعیت) آینده.
(*)Utopistic : Or , Historical Choices of the Twenty-first Century
(New York : New Press, 1998,93 pages)








در این راستا چند چیز پیشنهاد می کند. اول، او "ایجاد واحدهای غیر متمرکز انتفاعی به عنوان روش اساسی/ زیرین تولید در داخل سیستم" را پیشنهاد میکند. اینها سازمان های غیر انتفاعی غیر دولتی کنترل شده ای هستند بمانند بیمارستانها. دوم، با توجه به دسترسی برابر به آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، و درآمدی تضمینی برای تمامی طول عمر،والرستاین می گوید که "نباید دشوار باشد که هر سه این نیازها را در خارج از حیطه کالائی(*) قرار داد، که توسط  موسسات غیر انتفاعی ارائه گردیده و جمعا پرداخت شوند . ما این کار را همین حالا برای چیزهائی چون  تحویل دادن/ رساندن آب، و در برخی از کشورها، کتابخانه ها" انجام می دهیم . سوم، در مورد حفظ محیط زیست، او متذکر میشود که ، "ما میبایست تمامی 
سازمانهای تولیدی را موظف به قبول تمام هزینه ها کنیم، منجمله تمام هزینه های  لازم برای اطمینان از اینکه فعالیت های تولیدیشان نه آلوده کرده و نه از منابع محیط زیست استفاده کنند."  دو تا  ایده دیگر نیز وجود دارد، بمانند پیشنهاد 
"مجموعه ای از نهادهای سیاسی حقیقتا دموکراتیک" و نگه داشتن پول خارج از سیاست به طوری که هیچگونه "عدم تعادل مالی بین دیدگاههای رقیب" وجود نداشته باشد.
 (*)Commodification: نظام سرمایه داری همه چیز ،حتی انسان،را به شئی/ کالا تبدیل کرده و روابط فی مابین را نیز کالائی نموده . بزبانی دیگر همه چیز قابل خرید و فروش است (مترجم).




آیا این طرحها واقعا از لحاظ تاريخى ممکن اند؟ والرستاین به اندازه هر کس دیگری در مورد تجزیه و تحلیل استراتژی دو مرحله ای و اینکه نشان دهد چرا شکست خورده، و اینکه چگونه نمی توانسته موفق شود نوشته است . او همچنین آگاه هست که ما در مقابل دشمن وحشتناکی هستیم : "ممتازان بگونه اجتناب ناپذیری آگاه تر هستند و در نتیجه اجتماعا باهوشتر از آنی که قبلاها بوده اند. آنها بهمچنین بسیار ثروتمندترند، و آنها بمراتب بیشتر از قبل ابزار قوی تر و موثر تری برای نابودی و سرکوب در اختیارشان است." پس آیا آنها سعی نخواهند کرد تا جلوی تصویب شدن این طرحها را بگیرند؟ و چگونه در مقابلشان ایستادگی خواهد شد؟




جائی دیگر در این کتاب کوچک، والرستاین به ثبت مشاهدات خود در مورد اینکه در حال حاضر نفی عمیق ساختارهای دولتی یک پدیده جهانیست می پردازد. سالهای  پیش، در مقاله ای پیرامون استراتژی، وی توصیه قرار دادن در خواست های غیر قابل بر آورده شدن توسط دولت  و " زیاد بار کردن سیستم "، و" وحشت زده" نشدن " از متلاشی گردیدن سیاسی سیستم" را میکند . اینجا در این طرحهای اتوپیستیکس  او در واقع نمی گوید که دولتی برای آنها لازم می باشد، اما نفی آن را نیز مطرح نمی کند . حال آنکه، مگر نمیبایست دولت- ملت سرمایه داری لغو شود قبل از اینکه شما بتوانید هزینه های تولید را درونی گردانید یا داشتن درآمدی تضمینی برای تمامی طول عمر را از طریق سازمان های غیر انتفاعی تنظیم کرده و به شیوه جمعی پرداخت کنید، یا بیشتر تولید را در شرکتهای غیر انتفاعی بسرانجام رساند ؟ آیا  تفاوت بین شرکتهای سود آور و غیر انتفاعی مقوله حقوقی خود سرمايه دارى نیست ؟




و "مجموعه ای از نهادهای سیاسی حقیقتا دموکراتیک" معنایش می تواند تقریبا هر چیزی باشد. توصیف ترتیبات اجتماعی ارائه شده توسط من و همچنین بسیاری افراد دیگر است .آیا  ما قصدمان سعی در حفظ دموکراسى بورژوائى اما پاک کردنش از سرمایه داران است ؟ اگر این درست است که مردم جهان در روند رد ساختارهای دولتی هستند، همانطور که والرستاین ادعا می کند، پس آیا طرح پیشنهادی(من-م) برای جهانی از جوامع/کومونیته هائی خود مختارعملا واقع بینانه تر، از لحاظ تاریخی ممکن تر نیست، تا طرح اتوپیستیک او؟ آیا آنارشیسم در فرا خوان او برای "ایجاد واحدهای غیر متمرکز انتفاعی به عنوان روش اساسی/ زیرین تولید" بگونه ضمنی موجود نیست؟

Keine Kommentare: