Samstag, 18. Juni 2016


آزاد شدن: ساختن انجمنهای دموکراتیک خود مختار/اوتونوم محله ها
 نوشته رفیق : جیمز هرود
Getting Free
Creating Association of Democratic 
Autonomous Neighborhoods
James Herod
این کتاب را بزبان انگلیسی میتوانید در سایت ذیل بخوانید
http://www.jamesherod.info 
*********************
ترجمه از : پیمان پایدار
==========================
فصل دهم
Further Discussion of Topics Relevant
to the Proposed Strategy 
 گفتگوئی بيشتر در مورد موضوعات مربوط به استراتژی پيشنهادی

********************


 Meetings (7)
 گردهمآئی ها


برای افرادی که تمام طول زندگیشان را صرف اهداف فردی کرده اند، قابل درک است که آنها جلسات را خسته کننده، حتی غیر قابل تحمل بدانند. هر چه باشد، ما پانصد سال است که در عمق فرهنگ بورژوائى زندگی کرده ایم . بورژوازى جلسات را دوست ندارد - یا مجامع، جمع شدن/جماعت گرائی، انجمن ها، کمونها را، قبایل، گردهمآئی ، جشنواره ها، یا جشن ها را . آنها به سختی حتی خود دور هم جمع میشوند، به جز در اتاقهای تصمیم گیری(*) و پارلمان ها یشان. ( حال آنکه آنها عاشق "سازمانها" هستند).
 boardrooms(*)

در عین حال جلسات می توانند موارد زمانی (اوکازیون) ای باشند که طبیعت واقعی ما به عنوان موجودات اجتماعی بیان خود را می یابند. از طریق جلسات است که ما قادر خواهیم بود دست به ایجاد جهان اجتماعی نوئی بزنیم که توسط هوش انسانی شکل گرفته باشد. در تمدن جدید ما، جلسات وقایع طبیعی و عادی در زندگی روزمره در اهل خانواده ، پروژه ها، و محله هایمان خواهند بود. آنها شادی آفرین یا حداقل اوقاتی لذت بخش خواهند بود، نه خسته کننده در شرايطی خصومت آمیز بمانند الان.

اما از اینجا تا به آنجا راهیست طولانی . یک نگاه به استراتژی ای که در اینجا ترسیم گردیده حتی اجتماعی ترین فرد رادیکال را میبایست بجوش آورد . هم جلسات فراوان گروه همگان وجود دارد هم  جلسات اهل خانه (خانگی) و مجامع گسترده پروژه ها ، به علاوه جلسه مجمع خود محله . این به نظر بدتر میرسد تا آنی که هست. جلسات خانگی و پروژه فقط بخش منظمی از گرداندن اهل خانه یا پروژه خواهد بود، مانند شستن ظروف و یا نگه داشتن کتابها. در مورد مجمع محله ، هر چند وقت یکبار میبایست دور هم جمع شویم همینکه همه چیز راه اندازی شد؟ مشکل واقعی در مورد جلسات  آنموقع نیست ، پس از اینکه پیروز شدیم ، بلکه الان ، زمانی که در حال جنگیدن هستیم . چگونه کسی که تمام وقت دارد کار میکند زمانی را میتواند پیدا کند برای انجمن کارمندان، انجمن خانگی، و انجمن (مجمع) محله ؟ وقت به اندازه کافی در روز وجود ندارد. بدیهی است، ما همگی قادر نخواهیم بود که در تمام جبهه ها بجنگیم . ما میبایست کارها را تقسیم کنیم .همچنین به یاد داشته باشید که میلیون ها نفر از ما تمام وقت شاغل نیستند. و چه میشود اگر ما اینقدر وقت به صنعت فرهنگ اختصاص ندهیم( به سینما و تئاتر رفتن و دیدن مسابقات ورزشی-م) ؟ همچنین در نظر بگیرید که اگر ما وقت و انرژی زیادی را در استراتژی های که شکست میخورند هدر نمی دادیم،
 وقت و انرژی بیشتری را برای ساختن انجمن هائی که میتواند سرمايه دارى را نابود کند می داشتیم .همینطور، در نظر بگیرید که ما از کدام ممکن است لذت ببریم. آیا این نمی تواند تجربه لذت بخشی باشد که طبقه حاکمی را از بین ببریم که عملکردهایش مسئول مرگ میلیون ها نفر، بازداشتن از رشد بچه ها ،آلوده ساختن کره زمین، نابودی گونه ها، و بدبختی / فلاکت در سراسر جهان است؟ آیا این نمیتواند رضایت شخصی مان را برآورده کند حداقل مساوی رفتن به مسابقه فوتبال یا کنسرت؟
پس بیائید اول از طریق انجمن هایمان از شر سرمایه داری خلاص شویم و سپس به خود فرصت دهیم در مورد اینکه آیا ساختن زندگی بر مبنای انجمنهای پی در پی  لذت بخش است یا طاقت فرسا تصمیم گیری کنیم.


Keine Kommentare: