آزاد شدن: ساختن انجمنهای دموکراتیک خود مختار/اوتونوم محله ها
نوشته رفیق : جیمز هرود
Getting Free
Creating Association of Democratic
Autonomous Neighborhoods
James Herod
این کتاب را بزبان انگلیسی میتوانید در سایت ذیل بخوانید
http://www.jamesherod.info
*********************
ترجمه از : پیمان پایدار
==========================
==========================
قسمت 23م از فصل هفتم
Recover Our Own Language
Recover Our Own Language
زبان خود را بازیابیم / بازپس ستانیم
ما مدتهاست که زبان خلاق و آزاد خويش را صحبت نميکنيم . ما زبان حاکمان و مزدورانشان را صحبت ميکنيم . تعجبی نيست, با توجه به اينکه زير بمباران مدارس و رسانه های جمعی بوده ايم . در ضمن, ما واقعا با همديگر هم زياد صحبت نمی کنيم , که البته تنها راهی است که زبان ميتواند خلق شود . به جای آن, ما به آنها گوش می دهيم . ما با گوشی('هد فون' بقول کسانی که به شیوه پارسینگلیش بلغور میکنند!!-م) بر روی سرهامان قدم می زنيم . ما به معلمان گوش می دهيم, بعضی اوقات برای بيست سال . ما به اخبار گوش ميدهيم , به برنامه های بحث و گفتگوی تلويزيونی , به سازمان هواشناسی , به گزارش بازار بورس , حتی با وجود اينکه تعداد کمی از ما سهام داريم (و اونائی که دارند, سهمی زیادی نیست). ما به رئيس هايمان, وزرا, دکترها, روانشناس ها, و به رئیس جمهور گوش ميدهيم . بعضی ها حتی خوابشان نمی برد مگر اينکه راديو و يا تلويزيون روشن باشد . راديو در ساحل و در همه ماشين ها هست, در محل کار, و در آشپزخانه . ميليونها انسان صبح ها با راديوی ساعتی بلند ميشوند . در هر ايستگاه مترو و قطار, ما به بلندگوها گوش میدهیم که به ما می گويند به آنطرف خطهای زرد نرويد, سيگار نکشيد و آشغال نريزيد, خبرچينی خرابکارها را بکنيد, و اينکه روز خوبی داشته باشيد , بدون اخم و اعتراض از يک مسافر . ما مرتبا به زبانی که ساخت خودمان نيست گوش فرا میدهیم .
ما حتی به آنها اجازه مي دهيم که زبانشان را راست توی مغز فرزندانمان , قبل از اينکه آنها حرف بزنند, فرو کنند . زبانی است پر از حسن تعبير ( نيک واژه1) دو پهلو, مغلطه ,عاميانه و مغشوش گرایانه . زبانی بس زشت می باشد . در مقايسه با فقط صد سال پيش, زبان ما در حال حاضر تحليل رفته/فقیر گشته, آلوده , و فاسد گرديده, با ضعيف شدن قدرتهای بیانی . ما نمی توانيم با استفاده از اين زبان راحت بينديشيم . هر چند به نظر عجيب می آيد گفتنش, کلمات چيزهای خيلی مشخص/ کنکرت هستند, و ما می توانيم به آنها توجه نشان دهيم . ما لزومی ندارد که بگوئيم "جامعه صنعتی " به جای "سرمايه داری", فقط يک مثال زده باشيم . کتابهای زیادی در مورد دو پهلو گويی (مغلطه) توسط مخالف گرايان در حال نوشته شدن است . ما می بايستی آنها را مطالعه کنيم . ما همچنين ميبايستی لغات را مطالعه کنیم , هر کجا که ميتوانيم پيدا کنيم, که از اولين قربانيان سرمايه داری در قرون 16, 17, 18م ميلادی بوده اند. آنها ديد واضح تری از صدماتی که بهشان می خورد داشتند . حتی در قرن نوزدهم , زبان مخالفان هنوز خيلی غنی و قوی بود . به طور مثال , اگر ميخواهيد ببينيد که چقدر زبان ما حقير گشته در مقابل با آنها, مطالعه کنید سخنرانی های 'ويليام موريس'(2) يا ولتقین ده کلق'(3) را .
(1)euphemisms
William Morris(2)
ما مدتهاست که زبان خلاق و آزاد خويش را صحبت نميکنيم . ما زبان حاکمان و مزدورانشان را صحبت ميکنيم . تعجبی نيست, با توجه به اينکه زير بمباران مدارس و رسانه های جمعی بوده ايم . در ضمن, ما واقعا با همديگر هم زياد صحبت نمی کنيم , که البته تنها راهی است که زبان ميتواند خلق شود . به جای آن, ما به آنها گوش می دهيم . ما با گوشی('هد فون' بقول کسانی که به شیوه پارسینگلیش بلغور میکنند!!-م) بر روی سرهامان قدم می زنيم . ما به معلمان گوش می دهيم, بعضی اوقات برای بيست سال . ما به اخبار گوش ميدهيم , به برنامه های بحث و گفتگوی تلويزيونی , به سازمان هواشناسی , به گزارش بازار بورس , حتی با وجود اينکه تعداد کمی از ما سهام داريم (و اونائی که دارند, سهمی زیادی نیست). ما به رئيس هايمان, وزرا, دکترها, روانشناس ها, و به رئیس جمهور گوش ميدهيم . بعضی ها حتی خوابشان نمی برد مگر اينکه راديو و يا تلويزيون روشن باشد . راديو در ساحل و در همه ماشين ها هست, در محل کار, و در آشپزخانه . ميليونها انسان صبح ها با راديوی ساعتی بلند ميشوند . در هر ايستگاه مترو و قطار, ما به بلندگوها گوش میدهیم که به ما می گويند به آنطرف خطهای زرد نرويد, سيگار نکشيد و آشغال نريزيد, خبرچينی خرابکارها را بکنيد, و اينکه روز خوبی داشته باشيد , بدون اخم و اعتراض از يک مسافر . ما مرتبا به زبانی که ساخت خودمان نيست گوش فرا میدهیم .
ما حتی به آنها اجازه مي دهيم که زبانشان را راست توی مغز فرزندانمان , قبل از اينکه آنها حرف بزنند, فرو کنند . زبانی است پر از حسن تعبير ( نيک واژه1) دو پهلو, مغلطه ,عاميانه و مغشوش گرایانه . زبانی بس زشت می باشد . در مقايسه با فقط صد سال پيش, زبان ما در حال حاضر تحليل رفته/فقیر گشته, آلوده , و فاسد گرديده, با ضعيف شدن قدرتهای بیانی . ما نمی توانيم با استفاده از اين زبان راحت بينديشيم . هر چند به نظر عجيب می آيد گفتنش, کلمات چيزهای خيلی مشخص/ کنکرت هستند, و ما می توانيم به آنها توجه نشان دهيم . ما لزومی ندارد که بگوئيم "جامعه صنعتی " به جای "سرمايه داری", فقط يک مثال زده باشيم . کتابهای زیادی در مورد دو پهلو گويی (مغلطه) توسط مخالف گرايان در حال نوشته شدن است . ما می بايستی آنها را مطالعه کنيم . ما همچنين ميبايستی لغات را مطالعه کنیم , هر کجا که ميتوانيم پيدا کنيم, که از اولين قربانيان سرمايه داری در قرون 16, 17, 18م ميلادی بوده اند. آنها ديد واضح تری از صدماتی که بهشان می خورد داشتند . حتی در قرن نوزدهم , زبان مخالفان هنوز خيلی غنی و قوی بود . به طور مثال , اگر ميخواهيد ببينيد که چقدر زبان ما حقير گشته در مقابل با آنها, مطالعه کنید سخنرانی های 'ويليام موريس'(2) يا ولتقین ده کلق'(3) را .
(1)euphemisms
William Morris(2)
(3)Voltairine de Cleyre
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen