Samstag, 2. April 2016





آزاد شدن: ساختن انجمنهای دموکراتیک خود مختار/اوتونوم محله ها
 نوشته رفیق : جیمز هرود
Getting Free
Creating Association of Democratic 
Autonomous Neighborhoods
James Herod
این کتاب را بزبان انگلیسی میتوانید در سایت ذیل بخوانید
http://www.jamesherod.info 
*********************
ترجمه از : پیمان پایدار
==========================


قسمت پنجم از فصل هفتم
Organize Worker -Owned Businesses
به سازماندهی کسب و کارهائی که کارگران صاحبانشان هستند بپردازید


 کارگران صاحب کسب و کار/ کارگاه، بخودی خود، نميتوانند سرمايه داری را نابود کنند . تا زمانی که آنها در بازار سرمايه داری عمل ميکنند، آنها با ورشکستگی روبرو خواهند شد مگر اینکه به اصل پایه ای(بخوان سود و زيان-م) توجه کنند . در حقيقت، آنها صرفا صاحبان سنتی سرمايه دار را با کارگاه ای که در آن پراز سرمايه دار هست جایگزین ميکنند. بدين گونه، کارگران صاحب کسب و کار صرفا به جرگه خرده بورژوازی می پيوندد - و اين کاری بود که چپ نو در سالهای اول دهه 1970 انجام داد . ما به ايجاد انبوهی از چيزی که فکر ميکرديم "نهادهای آلترناتيو" هستند پرداختيم (ما در حقيقت به تشکيل کسب و کار برای خود دست زديم). آنها شامل  تعاونیهای غذا(1)، کتابفروشی ها، مراکز مهد کودک ، کلینیک ها ، مراکز انتشاراتی،  تعميرگاههای ماشين، روزنامه های محلی/ کومونيته ، مغازه های روانگردان(2) وابسته به داروهای توهم زا( بانضمام لباس، اجناس چرمی، موسيقی)، و الی آخر بودند . اما سرمايه داران به هيچ وجه از این ضرری نديدند . تازه بر عکس , آنها خيلی هم به نفع شان شد . آنها خيلی ساده تولیدات جديد ما را قاپيدند و به شکل وسيع بازاريابی کردند ، و در اين روند ميلياردها دلار پول ساختند .
Food Co-ops (1)  / (2) Psychedelic Shops
معهذا ، حداقل دو تفاوت خيلی مهم بين کسب و کار عادی و کارگران صاحب کسب و کار وجود دارد . دومی ميتواند هرم (هيرارشی) داخلی را از بين برده و محيط کار را به شيوه دموکراتيک اداره کند ، و آنها انعطاف پذيری بيشتری را در باره استفاده از هر گونه اضافه توليد ثروت در خود دارا می باشند . به جای پرداخت پاداش و امتياز به سهام داران ، آنها ميتوانند با سود خود از جنبشهای مخالف حمايت کنند ، يا خيلی ساده حقوق خويش را بيشتر کنند, ساعات کاريشان را کمتر کرده ،  يا قيمت هايشان را پايين آورند . در حقيقت ، در زندگی واقعی اکثر کارگران صاحب کسب و کار دست آخر با ساعات طولانی تر کاری و حقوق کمتر منتهی شده تا شرکتهای سنتی . آنها همچنين گرايش به شروع کار بگونه دموکراتيک داشته اما دست آخر به شيوه مديریت سنتی گرویدند ، فکر ميکنم عمدتا به خاطر فشارها و وسوسه انگيزیهای محيط بازار سرمايه داری  باشه، و نه بخاطر امیدوارم نقض فطری طبيعت بشری .

  اگر در محيط اجتماعی ای دهها کارگران صاحب کسب و کار وجود داشته باشند ،  سرويس های مورد نياز را فراهم کرده و کالاهای بدرد بخور بسازند ، علاوه بر حمايت شان از مبارزات ضد سرمايه داری، آنها ميتوانند به انباشت تجربياتی با ارزش دست زده و تبدیل گردند به هسته اولیه برای پروژه های خودگردان دموکراتيک خود مختار محله . آنها ميتوانند به پايه ای برای کار تعاونی اجتماعی آگاه ، با توافقی دموکراتيک در رابطه با کار، بر خلاف کاری که خريد و فروش ميشود، تبدیل شوند .

کارگران صاحب کسب و کار ، جنبشی رو به رشد در آمريکا ميباشند (در حال حاضر، حدود 1500 تا اکثرا صاحبان کسب  و کار در سراسر کشور وجود دارد). بعضی از آنها در حرفه / صنعت يک جور به تشکيل شبکه هايی برای حمايت متقابل و سهيم شدن در اطلاعات دست زده اند . آنها میتوانند انقلابی شوند ، با این حال، تنها با تبديل شدن به بخشی از جنبش برای نابودی سرمايه داری و ساختن چيزی ديگر- همانگونه که، بطور مثال، در اين کتاب ترسیم شده .

Keine Kommentare: