آزاد شدن: ساختن انجمنهای دموکراتیک خود مختار/اوتونوم محله ها
نوشته رفیق : جیمز هرود
Getting Free
Creating Association of Democratic
Autonomous Neighborhoods
James Herod
این کتاب را بزبان انگلیسی میتوانید در سایت ذیل بخوانید
http://www.jamesherod.info
*********************
ترجمه از : پیمان پایدار
==========================
==========================
قسمت پنجم از فصل هفتم
Organize Worker -Owned Businesses
به سازماندهی کسب و کارهائی که کارگران صاحبانشان هستند بپردازید
کارگران صاحب کسب و کار/ کارگاه، بخودی خود، نميتوانند سرمايه داری را نابود کنند . تا زمانی
که آنها در بازار سرمايه داری عمل ميکنند، آنها با ورشکستگی روبرو خواهند شد
مگر اینکه به اصل پایه ای(بخوان سود و زيان-م) توجه کنند . در حقيقت، آنها صرفا
صاحبان سنتی سرمايه دار را با کارگاه ای که در آن پراز سرمايه دار هست جایگزین ميکنند. بدين گونه، کارگران صاحب کسب و کار صرفا به جرگه خرده بورژوازی می پيوندد - و اين کاری بود که چپ نو در سالهای اول دهه 1970 انجام داد .
ما به ايجاد انبوهی از چيزی که فکر ميکرديم "نهادهای آلترناتيو" هستند
پرداختيم (ما در حقيقت به تشکيل کسب و کار برای خود دست زديم). آنها شامل تعاونیهای غذا(1)، کتابفروشی ها، مراکز مهد کودک ، کلینیک ها ، مراکز انتشاراتی، تعميرگاههای ماشين، روزنامه های محلی/ کومونيته ، مغازه های روانگردان(2) وابسته به داروهای توهم زا( بانضمام لباس، اجناس چرمی،
موسيقی)، و الی آخر بودند . اما سرمايه داران به هيچ وجه از این ضرری نديدند . تازه
بر عکس , آنها خيلی هم به نفع شان شد . آنها خيلی ساده تولیدات جديد ما را
قاپيدند و به شکل وسيع بازاريابی کردند ، و در اين روند ميلياردها دلار پول
ساختند .
Food Co-ops (1) / (2) Psychedelic Shops
معهذا ، حداقل دو تفاوت خيلی مهم بين کسب و کار عادی و کارگران صاحب کسب و کار وجود
دارد . دومی ميتواند هرم (هيرارشی) داخلی را از بين برده و محيط کار را به شيوه
دموکراتيک اداره کند ، و آنها انعطاف پذيری بيشتری را در باره استفاده از
هر گونه اضافه توليد ثروت در خود دارا می باشند . به جای پرداخت پاداش و
امتياز به سهام داران ، آنها ميتوانند با سود خود از جنبشهای مخالف حمايت کنند ،
يا خيلی ساده حقوق خويش را بيشتر کنند, ساعات کاريشان را کمتر کرده ، يا قيمت
هايشان را پايين آورند . در حقيقت ، در زندگی واقعی اکثر کارگران صاحب کسب و کار
دست آخر با ساعات طولانی تر کاری و حقوق کمتر منتهی شده تا شرکتهای سنتی .
آنها همچنين گرايش به شروع کار بگونه دموکراتيک داشته اما دست آخر به شيوه مديریت سنتی گرویدند ، فکر ميکنم عمدتا به خاطر فشارها و وسوسه انگيزیهای محيط
بازار سرمايه داری باشه، و نه بخاطر امیدوارم نقض فطری طبيعت بشری .
اگر در محيط اجتماعی ای دهها کارگران صاحب کسب و کار وجود داشته باشند ، سرويس های
مورد نياز را فراهم کرده و کالاهای بدرد بخور بسازند ، علاوه بر حمايت شان
از مبارزات ضد سرمايه داری، آنها ميتوانند به انباشت تجربياتی با ارزش دست زده و تبدیل گردند به هسته اولیه برای پروژه های خودگردان دموکراتيک خود مختار محله . آنها ميتوانند به پايه ای برای کار تعاونی اجتماعی آگاه ، با توافقی دموکراتيک در رابطه با کار، بر خلاف کاری که خريد و فروش ميشود، تبدیل شوند .
کارگران صاحب کسب و کار ، جنبشی رو به رشد در آمريکا ميباشند (در حال حاضر، حدود 1500
تا اکثرا صاحبان کسب و کار در سراسر کشور وجود دارد). بعضی از آنها در حرفه / صنعت يک جور به تشکيل
شبکه هايی برای حمايت متقابل و سهيم شدن در اطلاعات دست زده اند . آنها میتوانند انقلابی شوند ، با این حال، تنها با تبديل شدن به بخشی از جنبش برای نابودی سرمايه داری و ساختن چيزی
ديگر- همانگونه که، بطور مثال، در اين کتاب ترسیم شده .
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen